معنی منتقدین - فرهنگ واژه فارسی سره
واژههای مرتبط با منتقدین
معتقدین
- معتقدین
- جمع معتقد، باور داران جمع معتقد در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
منتقلین
- منتقلین
- جمع منتقل در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده را نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
منقدین
- منقدین
- نادرست است بنگرید به منتقدین جمع منقد و آن نادرست است
فرهنگ لغت هوشیار
متقلدین
- متقلدین
- جمع متقلد، به گردن گرفتگان جمع متقلد در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
متقدمین
- متقدمین
- جمع متقدم، پیشینیان جمع متقدم در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
مجتهدین
- مجتهدین
- جمع مجتهد، وچر کاران کوشایان پژوهشگران جمع مجتهد در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار