هر یک از دو سمت راست یا چپ در زمین بازی، در امور نظامی هر یک از دو طرف لشکر که در میدان جنگ در سمت راست و چپ قلب قرار می گرفت، بال جناح ایمن: جناح راست، میمنه جناح ایسر: جناح چپ، میسره
هر یک از دو سمت راست یا چپ در زمین بازی، در امور نظامی هر یک از دو طرف لشکر که در میدان جنگ در سمت راست و چپ قلب قرار می گرفت، بال جناح ایمن: جناح راست، میمنه جناح ایسر: جناح چپ، میسره
جمع واژۀ منحت. (اقرب الموارد) (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به منحت شود، جمع واژۀ منحت، به معنی اصل و نژاد. گویند: هم کرام المنابت والمناحت. (از اقرب الموارد). رجوع به منحت شود
جَمعِ واژۀ مِنحَت. (اقرب الموارد) (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به منحت شود، جَمعِ واژۀ مَنحَت، به معنی اصل و نژاد. گویند: هم کرام المنابت والمناحت. (از اقرب الموارد). رجوع به منحت شود
نامبارکها. (منتهی الارب) (آنندراج). چیزهای شوم نامبارک. جمع واژۀ نحس. (ناظم الاطباء). چیزهای مشئوم و منحوس، و آن جمع نحس است بر غیر قیاس و یا جمع منحس است. (از اقرب الموارد)
نامبارکها. (منتهی الارب) (آنندراج). چیزهای شوم نامبارک. جَمعِ واژۀ نحس. (ناظم الاطباء). چیزهای مشئوم و منحوس، و آن جمع نحس است بر غیر قیاس و یا جمع مَنحَس است. (از اقرب الموارد)