- ممقوت
- ویژگی شخصی که مورد بغض و دشمنی واقع شده، دشمن داشته شده
معنی ممقوت - جستجوی لغت در جدول جو
- ممقوت
- دشمن داشته دشمن داشته شده مبغوض: (طوطیی را با زاغی در قفس کردند. . میگفت این چه طلعت مکروه است و هیات ممقوت.) (گلستان. چا. فروغی ص 132)
- ممقوت ((مَ))
- دشمن داشته شده، مبغوض
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ویژگی وقت معین شده، هنگام مقرر
نوعی حلوای رقیق که با نشاسته و شکر تهیه می شود
نام نوعی از حلوا میباشد
خورش سازنده
زمان نشاخته وقت معین شده هنگام مقرر: (خود پیش از میقات موقوت تاتار از مقام موغان بر صوب اذر بیجان در حرکت آمد) (نفثه المصدور. چا. یز. 100)
نوعی حلوا که آن را با نشاسته و شکر تهیه کنند، ماقوتی