کشیده شده و درازشده. (غیاث اللغات) (آنندراج). باامتداد و غیرمنقطع: مکیان را عز یکی بد صد شده تا قیامت عزشان ممتد شده. مولوی (مثنوی). ، دراز. کشیده. طولانی. طویل
کشیده شده و درازشده. (غیاث اللغات) (آنندراج). باامتداد و غیرمنقطع: مکیان را عز یکی بد صد شده تا قیامت عزشان ممتد شده. مولوی (مثنوی). ، دراز. کشیده. طولانی. طویل
برگزیننده از چیزی نیکو. (آنندراج). آنکه برمی گزیند از هر چیزی خوبتر و بهتر آن را. (ناظم الاطباء) ، برآورندۀ مغز از استخوان. (آنندراج). آنکه مغز از استخوان بیرون می آورد. (ناظم الاطباء) ، اسب و شتر برابر ایستندۀ باد برای راحت گرفتن. (آنندراج). اسبی که در برابر باد می ایستد تا راحت گیرد. (ناظم الاطباء). رجوع به امتخار شود
برگزیننده از چیزی نیکو. (آنندراج). آنکه برمی گزیند از هر چیزی خوبتر و بهتر آن را. (ناظم الاطباء) ، برآورندۀ مغز از استخوان. (آنندراج). آنکه مغز از استخوان بیرون می آورد. (ناظم الاطباء) ، اسب و شتر برابر ایستندۀ باد برای راحت گرفتن. (آنندراج). اسبی که در برابر باد می ایستد تا راحت گیرد. (ناظم الاطباء). رجوع به امتخار شود
نعت فاعلی از امتداح. ستایش کننده. (آنندراج). ستاینده. (از منتهی الارب). ستایش کننده و ستاینده، زمین یا تهیگاه گشاد و فراخ. (ناظم الاطباء). زمین یا تهیگاه گشاد و فراخ گردنده. (از منتهی الارب). رجوع به امتداح شود
نعت فاعلی از امتداح. ستایش کننده. (آنندراج). ستاینده. (از منتهی الارب). ستایش کننده و ستاینده، زمین یا تهیگاه گشاد و فراخ. (ناظم الاطباء). زمین یا تهیگاه گشاد و فراخ گردنده. (از منتهی الارب). رجوع به امتداح شود
جای تر و سیراب. (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، آسمان با باران. (ناظم الاطباء) ، آب فراوان. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب). و رجوع به اعتدار شود
جای تر و سیراب. (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، آسمان با باران. (ناظم الاطباء) ، آب فراوان. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب). و رجوع به اعتدار شود