جدول جو
جدول جو

معنی ممتد

ممتد
ادامه دار، امتدادیافته، کشیده، دراز، به طور ادامه دار
تصویری از ممتد
تصویر ممتد
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با ممتد

ممتد

ممتد
کشیده شده و درازشده. (غیاث اللغات) (آنندراج). باامتداد و غیرمنقطع:
مکیان را عز یکی بد صد شده
تا قیامت عزشان ممتد شده.
مولوی (مثنوی).
، دراز. کشیده. طولانی. طویل
لغت نامه دهخدا