- ملکوتیه
- ملکوتیه در فارسی مونث ملکوتی خدایی آسمانی مونث ملکوتی، جمع ملکوتیات
معنی ملکوتیه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ملکوتی بودن
ملکوتی در فارسی خدایی آسمانی منسوب به ملکوت آسمانی: (قیافه ای ملکوتی دارد)
سرزنشدوستان نکوهشیان سرزنشدوستی برو درویه پیش دنباله ملامتیه
جمع ملکوتیه، روانکردگان
نام گروهی که مریم را خدا می دانند
فرقه ای که پیروان آن در نهان به تقوا و عبادت می پردازند و در ظاهر خلاف آن را می نمایانند، پیروان حمدون بن احمد بن عماره القصار (از مشایخ صوفیه)، حمدونیه، قصاریه
از الحان سی گانۀ باربد، برای مثال چو بر مشکویه کردی مشک مالی / همه مشکو شدی پرمشک حالی (نظامی۱۴ - ۱۸۰)
حرمسرای شاهان، کوشک، بالاخانه، نوایی است از موسیقی قدیم
یکی از گونه های پنیرک که بنام خبازی بستانی نیز مشهور است و در آسیای غربی خصوصا فلسطین بفراوانی میروید ملوخیا ملوکیا ملوخیه بقله الیهودیه خبازی بستانی. توضیح در تداول عامه در ایران این گیاه را نیز پنیرک گویند
ملوخیا سریانی از یونانی تازی گشته خبازی بستانی پنیرک نان کلاغ یکی از گونه های پنیرک که بنام خبازی بستانی نیز مشهور است و در آسیای غربی خصوصا فلسطین بفراوانی میروید ملوخیا ملوکیا ملوخیه بقله الیهودیه خبازی بستانی. توضیح در تداول عامه در ایران این گیاه را نیز پنیرک گویند
گیاهی خوراکی با برگ های بیضی و گل های کوچک زرد رنگ، خبازی بستانی
پادشاهی
عالم فرشتگان، عالم غیب
ملکیت در فارسی: فرشتگی ملکیه در فارسی: نیروی خرد روان گویا مونث ملکی یا قوت (قوه) ملکیه. قوت عاقله نور قدسی نفس ناطقه
بزرگی و چیرگی، غزت و بزرگی