جدول جو
جدول جو

معنی ملتف - جستجوی لغت در جدول جو

ملتف
پیچیده، درهم پیچیده
تصویری از ملتف
تصویر ملتف
فرهنگ فارسی عمید
ملتف
در هم پیچیده انبوه: گیاهان پیچیده در هم پیچیده (گیاه و جز آن)
تصویری از ملتف
تصویر ملتف
فرهنگ لغت هوشیار
ملتف
((مُ تَ فّ))
پیچیده، درهم پیچیده (گیاه و جز آن)
تصویری از ملتف
تصویر ملتف
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ملتفی
تصویر ملتفی
دیدار کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملتفت
تصویر ملتفت
رغبت کرده و نگریسته شده، توجه کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملتفت
تصویر ملتفت
((مُ تَ فِ))
آگاه، متوجه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ملتفت
تصویر ملتفت
آنکه برگردد و به کسی یا چیزی نگاه کند، نگاه کننده به طرف چیزی، توجه کننده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ملطف
تصویر ملطف
رقیق کننده، نازک کننده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متلف
تصویر متلف
کسی که چیزی را ضایع و نابود می کند، تلف کننده، اسراف کننده
فرهنگ فارسی عمید
مرگ، بیابان، مرگجای جای مرگ تباه کننده از میان برنده به باد دهنده تلف کننده تباه کننده جمع متلفین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملتص
تصویر ملتص
بر چسبنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملتذ
تصویر ملتذ
خوشمزه دان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملتد
تصویر ملتد
چاره گزیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملتج
تصویر ملتج
توفانی کوهه دار
فرهنگ لغت هوشیار
ملحفه و ملافه در فارسی: چادر رکوک که زنان بر سر کنند، بستر آهنگ، زبر پوش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملفف
تصویر ملفف
نور دیده در پیچیده، مشک شیر درپیچیده نوردیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملطف
تصویر ملطف
رقیق کننده، نازک کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متلف
تصویر متلف
((مُ لِ))
تلف کننده، تباه کننده، جمع متلفین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ملفف
تصویر ملفف
((مُ لَ فَّ))
درپیچیده، نوردیده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ملطف
تصویر ملطف
((مُ لَ طَّ))
تلطیف شده، نازک شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ملطف
تصویر ملطف
((مُ لَ طِّ))
تلطیف کننده، نازک کننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ملتفت شدن
تصویر ملتفت شدن
نگریستن، آگاه شدن متوجه شدن توجه کردن: (بعدها ملتفت شدم که یک عبای یدکی خوانساری کلفت هم برای فصل سرما دارد) (جمال زاده. سروته یک کرباس 155: 1)، آگاه شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملت
تصویر ملت
توده، مردم
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ملت
تصویر ملت
مردم یک کشور که از یک نژاد و تابع یک دولت باشند، شریعت، کیش، آیین، پیروان یک دین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ملت
تصویر ملت
دین و کیش و شریعت، آئین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملت
تصویر ملت
((مِ لَّ))
کیش، آیین، پیروان یک دین، مردم یک کشور
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ملت
تصویر ملت
Nation
دیکشنری فارسی به انگلیسی