- ملتف
- پیچیده، درهم پیچیده
معنی ملتف - جستجوی لغت در جدول جو
- ملتف
- در هم پیچیده انبوه: گیاهان پیچیده در هم پیچیده (گیاه و جز آن)
- ملتف ((مُ تَ فّ))
- پیچیده، درهم پیچیده (گیاه و جز آن)
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
دیدار کننده
رغبت کرده و نگریسته شده، توجه کننده
آنکه برگردد و به کسی یا چیزی نگاه کند، نگاه کننده به طرف چیزی، توجه کننده
رقیق کننده، نازک کننده
کسی که چیزی را ضایع و نابود می کند، تلف کننده، اسراف کننده
مرگ، بیابان، مرگجای جای مرگ تباه کننده از میان برنده به باد دهنده تلف کننده تباه کننده جمع متلفین
بر چسبنده
خوشمزه دان
چاره گزیر
توفانی کوهه دار
ملحفه و ملافه در فارسی: چادر رکوک که زنان بر سر کنند، بستر آهنگ، زبر پوش
نور دیده در پیچیده، مشک شیر درپیچیده نوردیده
رقیق کننده، نازک کننده
نگریستن، آگاه شدن متوجه شدن توجه کردن: (بعدها ملتفت شدم که یک عبای یدکی خوانساری کلفت هم برای فصل سرما دارد) (جمال زاده. سروته یک کرباس 155: 1)، آگاه شدن
توده، مردم
مردم یک کشور که از یک نژاد و تابع یک دولت باشند، شریعت، کیش، آیین، پیروان یک دین
دین و کیش و شریعت، آئین
Nation
nação
naród
нация
natie
Nation
nación
nation