جدول جو
جدول جو

معنی ملاعین - جستجوی لغت در جدول جو

ملاعین
ملعون ها، راندگان و دور شدگان از نیکی و رحمت، لعن و نفرین شده ها، جمع واژۀ ملعون
تصویری از ملاعین
تصویر ملاعین
فرهنگ فارسی عمید
ملاعین
جمع ملعون، گجستگان جمع ملعون: (مقتدای لشکر شیاطین و پیشوای جنود ملاعین بود) (مرزبان نامه 1317 ص 81) جمع ملعون، رانده و دور کرده از نیکی و رحمت
تصویری از ملاعین
تصویر ملاعین
فرهنگ لغت هوشیار
ملاعین
((مَ))
جمع ملعون
تصویری از ملاعین
تصویر ملاعین
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از معاجین
تصویر معاجین
معجون ها، مخلوطی از چند دارو که با هم آمیخته باشند، سرشته ها، آمیخته شده ها، جمع واژۀ معجون
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ملاینت
تصویر ملاینت
نرمی و خوش رفتاری کردن، مدارا کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بلاچین
تصویر بلاچین
بلاگردان، چیزی که بلا را از انسان بگرداند و دور کند، صدقه، قربانی، بلاچین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مضامین
تصویر مضامین
مضمون ها، چیزهایی که از کلام مفهوم شود، موضوع کلام ها، معنی ها، مطلب ها، جمع واژۀ مضمون
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ملاعبت
تصویر ملاعبت
بازی کردن با هم، با یکدیگر بازی و شوخی کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تلاتین
تصویر تلاتین
بلغار، نوعی چرم سرخ رنگ، موج دار و خوش بو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مستعین
تصویر مستعین
کسی که از کسی یاری بخواهد، یاری خواهنده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مجانین
تصویر مجانین
مجنون ها، دیوانگان، جمع واژۀ مجنون
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مساکین
تصویر مساکین
مسکین ها، فقیرها، بینواها، درویش ها، بی چیز ها، بیچاره ها، درمانده ها، جمع واژۀ مسکین
فرهنگ فارسی عمید
جمع مبایع، خریداران جمع مبایع در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) خرید کنندگان خریداران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طواعین
تصویر طواعین
جمع طاعون، مرگی ها
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مالک، خاوندان داشتاران جمع مالک درحالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متالین
تصویر متالین
فرانسوی آسنی توپالی رنگ آسنی
فرهنگ لغت هوشیار
جمع متبع در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)، جمع متبع در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متلاعن
تصویر متلاعن
نفرین گوینده، همنفرینگو
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مجنون، دیوانگان جمع مجنون دیوانگان: بهلول را از مجانین عقلا محسوب دارند
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مدافع، پسسیماران پافنداران جمع مدافع در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تثنیه طلوع پگاهان بر دمیدن پگاه دروغین و پگاه راستین تثنیه طلوع طلوع صبح کاذب و طلوع صبح صادق
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مداح، سونگران جمع مداح در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مبدع، نو یابان آفرینندگان جمع مبدع در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طالعین
تصویر طالعین
دو جگر رگ جگر رگان تثنیه طالع دو رگ جگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ضباعین
تصویر ضباعین
جمع ضبعان، نر کفتاران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سلاطین
تصویر سلاطین
جمع سلطان، چیرگان شاهان جمع سلطان پادشاهان، جمع سلطان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثلاثین
تصویر ثلاثین
سی 30 سی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بلاچین
تصویر بلاچین
بلا گردان
فرهنگ لغت هوشیار
جمع ملعنه، ریستگاه ها فریه انگیزان گجستگان فریه گر شنه گر جمع ملعنه (ملعنت) لعن کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مواعین
تصویر مواعین
جمع ماعون، مانه ها، کاچار ها، اسباب و لوازم خانه
فرهنگ لغت هوشیار
از ساخته های فارسی گویان ویسداران جمع ملاک درحالت نصبی و جری (درفارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مخلوع، بر کندگان بر کناران جمع مخلوع در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملاعن
تصویر ملاعن
((مُ عِ))
لعن کننده
فرهنگ فارسی معین
((مِ))
جسمی است آلی که با الدئیدفرمیک تشکیل رزینی می دهد که در گرما قالب گیری می شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سلاطین
تصویر سلاطین
پادشاهان
فرهنگ واژه فارسی سره