سخن گفته شده. (ناظم الاطباء). گفته. گفتار. ج، مقولات. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) ، درباب، از هر مقوله ای، از هر دری. از هر بابی. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). - از مقولۀ چیزی، در باب آن. درباره آن: دیگر از مقولۀ مذهب حرفی مذکور مجلس او نشد. (عالم آرا چ امیرکبیر ج 1 ص 117). ، (اصطلاح فلسفی) هر یک از معظم ماهیاتی را که عقول و اذهان را به آن احاطتی تواند بود مقوله گویند وبه مذهب ارسطو ماهیات مذکوره محصور در ده مقوله باشند. (از اساس الاقتباس، یادداشت به خط مرحوم دهخدا). مقوله، نزد حکما بر جوهر و اعراض نهگانه که من حیث المجموع آنها را مقولات عشره نامند اطلاق شود. تاء در کلمه مقوله یا تاء مبالغه است یا تائی است که بواسطۀنقل از وصفیت به اسمیت در آخر لفظ مقول افزوده اند. (ازکشاف اصطلاحات الفنون). و رجوع به مقولات و مقول شود
سخن گفته شده. (ناظم الاطباء). گفته. گفتار. ج، مقولات. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) ، درباب، از هر مقوله ای، از هر دری. از هر بابی. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). - از مقولۀ چیزی، در باب آن. درباره آن: دیگر از مقولۀ مذهب حرفی مذکور مجلس او نشد. (عالم آرا چ امیرکبیر ج 1 ص 117). ، (اصطلاح فلسفی) هر یک از معظم ماهیاتی را که عقول و اذهان را به آن احاطتی تواند بود مقوله گویند وبه مذهب ارسطو ماهیات مذکوره محصور در ده مقوله باشند. (از اساس الاقتباس، یادداشت به خط مرحوم دهخدا). مقوله، نزد حکما بر جوهر و اعراض نهگانه که من حیث المجموع آنها را مقولات عشره نامند اطلاق شود. تاء در کلمه مقوله یا تاء مبالغه است یا تائی است که بواسطۀنقل از وصفیت به اسمیت در آخر لفظ مقول افزوده اند. (ازکشاف اصطلاحات الفنون). و رجوع به مقولات و مقول شود
دهی است از دهستان قوریچای بخش قره آغاج شهرستان مراغه با 115 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. این ده در 42هزارگزی جنوب باختری قره آغاج واقع است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
دهی است از دهستان قوریچای بخش قره آغاج شهرستان مراغه با 115 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. این ده در 42هزارگزی جنوب باختری قره آغاج واقع است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
شاخ آهو که قلندران و جوکیان هندوستان نوازند، (برهان) (ناظم الاطباء)، شاخکی یا نیکی باشدمیانه تهی که کشیشان و جوکیان بر لب نهاده بنوازند، (فرهنگ جهانگیری) (از آنندراج)، شاخ حیوان است که آن را جوکیان نوازند مثل ناقوس، و آن را به هندی سنگی گویند، (غیاث)، نام گونه ای از شاخ آهو که جوکیان هنددر معبد خود می نوازند، (از فرهنگ میرزا ابراهیم)، - مولومثال، مانند مولو، همچون ناقوس یا نایی که جوکیان هند نوازند: مولومثال دم چو برآرد بلال صبح من نیز سر ز چوخۀ خارا برآورم، خاقانی، ، شاخ درختی است که آن را مجوف کرده می نوازند، (غیاث) (از فرهنگ رشیدی)، نی که کشیشان در کلیسا نوازند، زنگ و حلقه ای چند که زاهدان ترسا در درون دیر نوازند، (از برهان) (ناظم الاطباء)، ناقوس، (ناظم الاطباء) (از برهان) (یادداشت مؤلف) قسمی ماهی، (یادداشت مؤلف)
شاخ آهو که قلندران و جوکیان هندوستان نوازند، (برهان) (ناظم الاطباء)، شاخکی یا نیکی باشدمیانه تهی که کشیشان و جوکیان بر لب نهاده بنوازند، (فرهنگ جهانگیری) (از آنندراج)، شاخ حیوان است که آن را جوکیان نوازند مثل ناقوس، و آن را به هندی سنگی گویند، (غیاث)، نام گونه ای از شاخ آهو که جوکیان هنددر معبد خود می نوازند، (از فرهنگ میرزا ابراهیم)، - مولومثال، مانند مولو، همچون ناقوس یا نایی که جوکیان هند نوازند: مولومثال دم چو برآرد بلال صبح من نیز سر ز چوخۀ خارا برآورم، خاقانی، ، شاخ درختی است که آن را مجوف کرده می نوازند، (غیاث) (از فرهنگ رشیدی)، نی که کشیشان در کلیسا نوازند، زنگ و حلقه ای چند که زاهدان ترسا در درون دیر نوازند، (از برهان) (ناظم الاطباء)، ناقوس، (ناظم الاطباء) (از برهان) (یادداشت مؤلف) قسمی ماهی، (یادداشت مؤلف)
گفته شده. مقوول. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). گفته شده. (ناظم الاطباء). - مقول قول، در اصطلاح نحویان، مفعول قول است. (از اقرب الموارد). مثلاً در عبارت ’قال علی (ع) : الناس نیام واذا ماتوا انتبهوا’، جملۀ ’الناس نیام و...’ مقول قول است. ، در اصطلاح فلسفه، محمول. مقول در جواب ماهو یعنی آنچه در مقام سؤال از ماهیت شی ٔ گفته و حمل شود و به عبارت دیگر ذاتیات نوعی و جنسی اشیاء را گویند. (از فرهنگ علوم عقلی جعفر سجادی). و رجوع به مقولات شود
گفته شده. مقوول. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). گفته شده. (ناظم الاطباء). - مقول قول، در اصطلاح نحویان، مفعول قول است. (از اقرب الموارد). مثلاً در عبارت ’قال علی (ع) : الناس نیام واذا ماتوا انتبهوا’، جملۀ ’الناس نیام و...’ مقول قول است. ، در اصطلاح فلسفه، محمول. مقول در جواب ماهو یعنی آنچه در مقام سؤال از ماهیت شی ٔ گفته و حمل شود و به عبارت دیگر ذاتیات نوعی و جنسی اشیاء را گویند. (از فرهنگ علوم عقلی جعفر سجادی). و رجوع به مقولات شود