- مقری
- تعلیم کننده قرآن اطفال را
معنی مقری - جستجوی لغت در جدول جو
- مقری ((مُ))
- خواننده، کسی که تعلیم قرائت قرآن بدهد
- مقری
- قاری قرآن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مقری در فارسی: نپی خوان (نپی قرآن)، نپی آموز
گوینده
نیروبخش، نیروزا
چاه کن
برنهاده
مهمان نوازتر
آب جویی آب یابی
مانند مار کشنده بودن، برای مثال اگر «ماری» و گژدمی بود طبعش / به صحراش چون مار کردند ماری (عسجدی - ۵۶)
ماری کردن: هلاک کردن، کشتن، برای مثال اگر ماری و گژدمی بود طبعش / به صحراش چون مار کردند ماری (عسجدی - ۵۶)
ماری کردن: هلاک کردن، کشتن،
قرائت شده، خوانده شده
تمام شده، تمام کرده، رواشده
صندوق کوچک فلزی یا چوبی، صندوقچه
قرار دهنده، تقریر کننده، بیان کننده
کسی که امری را اجرا کند، اجرا کننده
تقویت کننده، نیرو دهنده، توانایی دهنده
وظیفۀ قراردادی و همیشگی، وظیفه، مستمری
پرنده ای خاکی رنگ و کوچک تر از کبوتر با سر کوچک، گردن کشیده و نوک باریک، یاکریم، موسی کوتقی
محاسبه شده براساس گردش انتقالی ماه مثلاً سال قمری
لولۀ سفالی که در زیر زمین یا میان دیوار برای ساختن راه آب به کار می برند، تنبوشه، گنگ برای مثال (زنگی روی چون در دوزخ / بینی ای همچو موری مطبخ (جامی۱ - ۳۲۳)
نوعی پارچۀ نخی سفید و نازک
نوعی پارچۀ نخی سفید و نازک
آنکه نزدیک به کسی شده و در نزد او قرب و منزلت پیدا کرده، نزدیک شده
سرایت کننده، در پزشکی مرضی که از یکی به دیگری سرایت کند
آلت چینی یا شیشه ای که سیم برق یا تلفن را به آن می بندند
روستایی، مربوط به روستا مثلاً لباس روستایی، از مردم روستا، دهاتی مثلاً مرد روستایی، ساده لوح، احمق
عقار بنگرید به عقار
ماهی نازو تلخوم (گویش گیلکی از پرندگان) گرد غلنبه کلم گرد
هلاک شده
مبرات: بنگرید به مبرات مبرا بنگرید به مبرا (همایی در قواعد زبان فارسی مبری را نادرست دانسته)
بر گرفته از متریک فرانسوی جشانی جشانیک منسوب به متر. یا دستگاه (سیستم) متری. توضیح در 1304 ه ش. (1926 م) بموجب قانونی که از مجلس شوری گذشته سیستم متری رسمی شناخته شد بشرح ذیل: الف - واحد وزن 10 نخود (یا 2 درهم 2 گرم یک مثقال (یا 10 درهم) 10 گرم یک سیر (75 درهم) 75 گرم یک چارک (یا 750 درهم) 750 گرم یک سنگ (یا 1000 درهم) یک کیلو گرم یک من (یا 30000 درهم) 3 کیلوگرم یک خروار (یا 3000000 درهم) 300 کیلوگرم ب - واحد طول یک گره یک دسیمتر یک گز یک متر ج - واحد مسافت یک فقیز یک دکامتر مربع یک جریب یک هکتار اوزانی که هنگام تصویب این قانون رواج داشت هنوز هم دارد (قطع نظر از اختلافات محلی) اندکی با جدول فوق فرق دارد و بشرح ذیل است: اوزان ایرانی سیستم متری اوزان انگلیسی یک مثقال 64، 4 گرم 6، 71 گرین. یک سیر (16 مثقال) 24، 74 گرم 2 آومن و. 186 گرین. یک من تبریز (40 سیر) 970، 2 کیلوگرم 5464، 6 پوند. یک من شاه (2 من تبریز) 9400، 5 کیلوگرم 0928، 13 پوند. یک من ری (2 من شاه) 880، 11 کیلوگرم 01856، 26 پوند. یک خروار (100 من تبریز) 00، 297 کیلوگرم 64، 654 پوند. 3 خروار (یک تن سبک) (تقریبا) 92، 1963 پوند. (یک ذرع 16 گره) 39 تا 42 اینچ بنابر معمول محل
رهگذر، گذرگاه، محل رفتن، محل عبور، راه، طریق اجرا شده، انجام یافته
سزاوار