گوی مانند از چینی و جز آن که بر تیرهای تلگراف و تلفن و برق نصب کنند و سیم را بر آن گذرانند. گلوله گونه ای از چینی و جز آن که سیم تلگراف و تلفن و غیره بر آن قرار گیرد و از خاصیت عائق بودن آنها استفاده کنند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
حوض خرد. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). حوض کوچک و گویند حوض بزرگی که آب در آن جمع آید. (از اقرب الموارد) ، سبوی خرد، لغت یمانی است. (از منتهی الارب) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
گور، قَبرِستان، محل دفن مردگان، جایی که مردگان را زیر خاک می کنند، سرزمینی که در آن گور بسیار باشد گورِستان، وادی خاموشان، غَریبِستان، گورسان، کَرباس مَحَلِّه، گوردان، مَروَزَنه، مَرزَغَن، سُتودان