جدول جو
جدول جو

معنی مقبری - جستجوی لغت در جدول جو

مقبری
(مَ بُ)
ابوسعید کیسان. تابعی است و او را بدان جهت چنین نامیدند که در نزدیک گورستان مسکن داشت. (منتهی الارب). مفهوم تابعی در میان مسلمانان به کسانی اطلاق می شود که در زمان حیات پیامبر (ص) زنده بودند، اما موفق به ملاقات او نشدند و به جای آن با صحابه دیدار کردند. تابعین یکی از پایه های مهم در علم حدیث و تفسیر قرآن هستند. به واسطه آنان، سنت پیامبر و سخنان صحابه به نسل های بعدی منتقل شد. تابعین دارای طبقات مختلفی هستند که هر کدام نقش خاصی در تاریخ اسلام ایفا کرده اند.
لغت نامه دهخدا
مقبری
(مَ بَ / بُ ری ی)
منسوب به مقبره. (ناظم الاطباء). گوریان. ج، مقبریون. (صراح) (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). گوریان. (منتهی الارب) (آنندراج). نسبت است به مقبره. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مقرری
تصویر مقرری
وظیفۀ قراردادی و همیشگی، وظیفه، مستمری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مقبره
تصویر مقبره
گور، قبرستان، محل دفن مردگان، جایی که مردگان را زیر خاک می کنند، سرزمینی که در آن گور بسیار باشد
گورستان، وادی خاموشان، غریبستان، گورسان، کرباس محلّه، گوردان، مروزنه، مرزغن، ستودان
فرهنگ فارسی عمید
(مُ دَبْ بِ)
تدبیر. رای زنی. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به مدبّر شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از مخبری
تصویر مخبری
در تازی نیامده گزارشگری دخشک رسانی داکی شغل و عمل مخبر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مقبره
تصویر مقبره
گورستان، گور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مقرری
تصویر مقرری
مواجب، درقدیم بمعنی حقوق و مواجب و وظیفه بکار میرفته است
فرهنگ لغت هوشیار
در تازی نیامده بد بختی بخت برگشتگی در تازی نیامده چاره اندیشی چاره گری راهنمایی بدبختی بد اقبالی: خدای عزوجل مارا چنین روزگار منمایاد و از چنین مدبری دور دارد خ... تدبیر رای زنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مدبری
تصویر مدبری
((مُ بَ))
بدبختی، بداقبالی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مقرری
تصویر مقرری
((مُ قَ رَّ))
ماهیانه، حقوق، مستمری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مقبره
تصویر مقبره
گور، در فارسی عمارتی که روی قبر سازند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مقبره
تصویر مقبره
آرامگاه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مقرری
تصویر مقرری
رزقٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از مقرری
تصویر مقرری
Allowance
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مقرری
تصویر مقرری
allocation
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مقرری
تصویر مقرری
пособие
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مقرری
تصویر مقرری
수당
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از مقرری
تصویر مقرری
mesada
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مقرری
تصویر مقرری
وظیفہ
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از مقرری
تصویر مقرری
ค่าเบี้ยเลี้ยง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از مقرری
تصویر مقرری
posho
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از مقرری
تصویر مقرری
קצבה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از مقرری
تصویر مقرری
手当
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از مقرری
تصویر مقرری
津贴
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از مقرری
تصویر مقرری
dodatek
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مقرری
تصویر مقرری
tunjangan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مقرری
تصویر مقرری
ভাতা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از مقرری
تصویر مقرری
भत्ता
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مقرری
تصویر مقرری
indennità
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مقرری
تصویر مقرری
Zulage
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مقرری
تصویر مقرری
asignación
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مقرری
تصویر مقرری
toelage
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مقرری
تصویر مقرری
надбавка
دیکشنری فارسی به اوکراینی