در تازی نیامده بد بختی بخت برگشتگی در تازی نیامده چاره اندیشی چاره گری راهنمایی بدبختی بد اقبالی: خدای عزوجل مارا چنین روزگار منمایاد و از چنین مدبری دور دارد خ... تدبیر رای زنی
مدبر بودن. نامقبل بودن. بدبختی. شوربختی: نشان مدبریت این بس که هرگز چو عباسی نشوئی طیلسانت. ناصرخسرو. تنگدستی را همی گر مدبری خوانی ز جهل وای از آن اقبال تو وی مرحبا زین مدبری. سنائی. در همه پیلۀ فلک پیله ور زمانه را نیست به بخت خصم تو داروی درد مدبری. خاقانی. چشم او من باشم و دست و دلش تا رهد از مدبری ها مقبلش. مولوی. آن را که طوق مقبلی اندر ازل خدای روزی نکرد چون نکشد طوق مدبری. سعدی. رجوع به مدبر شود