جدول جو
جدول جو

معنی مغتسل - جستجوی لغت در جدول جو

مغتسل
جای غسل، آبی که با آن غسل کنند
تصویری از مغتسل
تصویر مغتسل
فرهنگ فارسی عمید
مغتسل
جای غسل، آنجا که سر و تن شویند
تصویری از مغتسل
تصویر مغتسل
فرهنگ لغت هوشیار
مغتسل
((مُ تَ س))
آن که می شوید، آن که خوشبوی به می مالد
تصویری از مغتسل
تصویر مغتسل
فرهنگ فارسی معین
مغتسل
((مُ تَ سَ))
جایی که در آن غسل کنند، آبی که با آن غسل کنند
تصویری از مغتسل
تصویر مغتسل
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مغتسله
تصویر مغتسله
صابئی، فرقه ای مذهبی که آداب و رسوم آن ها مخلوطی از یهودی گری و مسیحیت است و اکثر اوقات آداب و رسوم مذهبی خود را نزدیک آب روان و با شستشو در آب انجام می دهند. برخی از صابئین ستاره پرست و برخی بت پرست بوده اند، مرکز اصلی آن ها کلدۀ قدیم بوده و از اهل کتاب به شمار رفته اند و در قرآن ذکری از آن ها شده است، صابئین، صابی، ماندایی، ماندائیان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متغسل
تصویر متغسل
بر شنوم کننده (برشنوم غسل)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مغتزل
تصویر مغتزل
ریسنده خوا هنده، جوینده، آهنجنده
فرهنگ لغت هوشیار
کودک فربه، بازو پر بازو پیچیده کودک فربه کلان جثه، بازوی پر گوشت نازک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مغاسل
تصویر مغاسل
جمع مغسل، مرده شو خانه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مغسل
تصویر مغسل
جای مرده شستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مغسل
تصویر مغسل
((مَ سَ))
جای مرده شستن، جمع مغاسل
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مغسل
تصویر مغسل
((مِ سَ))
چیزی که با آن چیزی را بشویند
فرهنگ فارسی معین