جدول جو
جدول جو

معنی معطوف - جستجوی لغت در جدول جو

معطوف
مورد نظر و توجه واقع شده
در دستور زبان کلمه ای که به کلمۀ ماقبل خود عطف شود
پیچانده شده، خمیده، مایل گشته
تصویری از معطوف
تصویر معطوف
فرهنگ فارسی عمید
معطوف
پیچانیده شده، دو تا شده، کلمه ای که به کلمه ما قبل خود عطف شود
تصویری از معطوف
تصویر معطوف
فرهنگ لغت هوشیار
معطوف
((مَ))
پیچیده شده، مایل شده، مورد توجه و نظر واقع شده
تصویری از معطوف
تصویر معطوف
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از معروف
تصویر معروف
شناخته، سرشناس، پرآوازه، شناخته شده
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از معروف
تصویر معروف
شناخته شده، مشهور، نیکی، کار نیک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از معقوف
تصویر معقوف
خمیده، شکسته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معروف
تصویر معروف
مشهور و شناخته، نامبردار، نامی
فرهنگ لغت هوشیار
چیده چیده شده، فعولن چون از مفاعلتن خیزد آنرا مقطوف خوانند وسبب آنکه بدین زحاف از این جزو دو حرف و دو حرکت افتاده است آنرا به قطف (ثمار) تشبیه کردند (المعجم. چا. دانشگاه . 74)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معروف
تصویر معروف
((مَ))
شناخته شده، شهرت یافته، کار نیک، عمل ثواب، امر به، امر کردن کسان برای انجام دادن واجبات شرعی. مقابل نهی از منکر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مقطوف
تصویر مقطوف
((مَ))
چیده شده، در علم عروض «فعولن» چون از «مفاعلن» خیزد، آن را مقطوف خوانند و سبب آن که بدین زحاف از این جزو دو حرف و دو حرکت افتاده است آن را به قطف (ثمار) تشبیه کردند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مقطوف
تصویر مقطوف
چیده شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از معروف
تصویر معروف
Reputable, Wellknown
دیکشنری فارسی به انگلیسی
reputado, bem conhecido
دیکشنری فارسی به پرتغالی
renommiert, gut bekannt
دیکشنری فارسی به آلمانی
renomowany, dobrze znany
دیکشنری فارسی به لهستانی
авторитетный , известный
دیکشنری فارسی به روسی
авторитетний , відомий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
gerenommeerd, goed bekend
دیکشنری فارسی به هلندی
reputado, bien conocido
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
rinomato, ben conosciuto
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
प्रतिष्ठित , प्रसिद्ध
دیکشنری فارسی به هندی
평판이 좋은 , 잘 알려진
دیکشنری فارسی به کره ای
מוערך , מוכר
دیکشنری فارسی به عبری
有声望的 , 有名的
دیکشنری فارسی به چینی
評判の良い , よく知られた
دیکشنری فارسی به ژاپنی
มีชื่อเสียง , มีชื่อเสียง
دیکشنری فارسی به تایلندی
খ্যাতনামা , পরিচিত
دیکشنری فارسی به بنگالی
مشهورٌ , معروفٌ
دیکشنری فارسی به عربی
معروف , مشہور
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از عطوف
تصویر عطوف
مهربان، مشفق، نیکوکار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عطوف
تصویر عطوف
میل کردن به سوی چیزی، مهربانی کردن
فرهنگ فارسی عمید