معنی معجوف - جستجوی لغت در جدول جو

معجوف

لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از معروف — تصویر معروف

شناخته شده، مشهور، نیکی، کار نیک

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از معطوف — تصویر معطوف

مورد نظر و توجه واقع شده
در دستور زبان کلمه ای که به کلمۀ ماقبل خود عطف شود
پیچانده شده، خمیده، مایل گشته

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از معجون — تصویر معجون

مخلوطی از چند دارو که با هم آمیخته باشند، سرشته، آمیخته شده

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از متجوف — تصویر متجوف

کاواک میان تهی

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از محجوف — تصویر محجوف

مبتلی بدرد بن فک اسفل

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از معقوف — تصویر معقوف

خمیده، شکسته

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از معطوف — تصویر معطوف

پیچانیده شده، دو تا شده، کلمه ای که به کلمه ما قبل خود عطف شود

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از معروف — تصویر معروف

مشهور و شناخته، نامبردار، نامی

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از معجون — تصویر معجون

خمیر و سرشته، در آمیخته، عجین، مخلوطی از چند دارو

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از معطوف — تصویر معطوف

((مَ))

پیچیده شده، مایل شده، مورد توجه و نظر واقع شده

فرهنگ فارسی معین

تصویری از معجون — تصویر معجون

((مَ))

سرشته شده، خمیر کرده شده، جمع معاجین

فرهنگ فارسی معین

تصویری از معروف — تصویر معروف

((مَ))

شناخته شده، شهرت یافته، کار نیک، عمل ثواب، امر به، امر کردن کسان برای انجام دادن واجبات شرعی. مقابل نهی از منکر

فرهنگ فارسی معین

تصویری از معروف — تصویر معروف

شناخته، سرشناس، پرآوازه، شناخته شده

فرهنگ واژه فارسی سره

تصویری از معروف — تصویر معروف

Reputable, Wellknown

دیکشنری فارسی به انگلیسی

تصویری از معجون — تصویر معجون

Potion

دیکشنری فارسی به انگلیسی

تصویری از معجون — تصویر معجون

potion

دیکشنری فارسی به فرانسوی

تصویری از معروف — تصویر معروف

réputé, bien connu

دیکشنری فارسی به فرانسوی

تصویری از معروف — تصویر معروف

gerenommeerd, goed bekend

دیکشنری فارسی به هلندی

تصویری از معجون — تصویر معجون

pozione

دیکشنری فارسی به ایتالیایی

تصویری از معروف — تصویر معروف

rinomato, ben conosciuto

دیکشنری فارسی به ایتالیایی

تصویری از معجون — تصویر معجون

poción

دیکشنری فارسی به اسپانیایی

تصویری از معروف — تصویر معروف

reputado, bien conocido

دیکشنری فارسی به اسپانیایی

تصویری از معجون — تصویر معجون

drank

دیکشنری فارسی به هلندی

تصویری از معجون — تصویر معجون

poção

دیکشنری فارسی به پرتغالی

تصویری از معجون — تصویر معجون

зілля

دیکشنری فارسی به اوکراینی

تصویری از معروف — تصویر معروف

авторитетний , відомий

دیکشنری فارسی به اوکراینی

تصویری از معجون — تصویر معجون

зелье

دیکشنری فارسی به روسی

تصویری از معروف — تصویر معروف

авторитетный , известный

دیکشنری فارسی به روسی

تصویری از معجون — تصویر معجون

mikstura

دیکشنری فارسی به لهستانی

تصویری از معروف — تصویر معروف

renomowany, dobrze znany

دیکشنری فارسی به لهستانی

تصویری از معجون — تصویر معجون

Trank

دیکشنری فارسی به آلمانی

تصویری از معروف — تصویر معروف

renommiert, gut bekannt

دیکشنری فارسی به آلمانی

تصویری از معروف — تصویر معروف

reputado, bem conhecido

دیکشنری فارسی به پرتغالی

تصویری از معروف — تصویر معروف

प्रतिष्ठित , प्रसिद्ध

دیکشنری فارسی به هندی