جدول جو
جدول جو

معنی معتکف - جستجوی لغت در جدول جو

معتکف
کسی که برای عبادت در مسجد یا گوشۀ دیگر اقامت کند، گوشه نشین
تصویری از معتکف
تصویر معتکف
فرهنگ فارسی عمید
معتکف
گوشه نشین، گوشه گیر، خلوت نشین
تصویری از معتکف
تصویر معتکف
فرهنگ لغت هوشیار
معتکف
((مُ تَ کِ))
گوشه نشین، کسی که برای عبادت در مسجد یا جای دیگر خلوت بگزیند
تصویری از معتکف
تصویر معتکف
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از معترف
تصویر معترف
خستو
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از معترف
تصویر معترف
اعتراف کننده، اقرار کننده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از معترف
تصویر معترف
آنکه اعتراف می کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منتکف
تصویر منتکف
ترا رونده جا به جا شونده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معترف
تصویر معترف
((مُ تَ رِ))
اقرارکننده، اعتراف کننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از معتکفین
تصویر معتکفین
جمع معتکف در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار