معنی معتکل
- معتکل(مُ تَ کِ)
- کار آمیخته و ملتبس. (آنندراج) (از اقرب الموارد). کار مشکل و آمیخته و درهم و ملتبس. (ناظم الاطباء) ، گوشه گیرنده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، دو نر گاو همدیگر سرون زننده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به اعتکال شود
