- معترک
- رزمگاه، هنگامه (معرکه) میدان جنگ معرکه
معنی معترک - جستجوی لغت در جدول جو
- معترک ((مُ تَ رِ))
- میدان جنگ، معرکه
- معترک
- رزمگاه، میدان جنگ
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
وامانده
خریدار، میانوند
اعتراف کننده، اقرار کننده
ویژگی چیزی که مال چند نفر باشد، آنچه چند نفر در آن سهم داشته باشند و همه از آن بهره ببرند
اموالی که از مرده باقی مانده باشد، ارث
آنکه در مالی یا ملکی با دیگری شریک است
کسی که به دیگری ایراد بگیرد و اعتراض کند، اعتراض کننده، در علم حقوق واخواه
آنچه بجا مانده برجای مانده، آنچه از مرده بجای ماند، میراث، ارث، ترکه آنچه که از کسی (مخصوصا مرده) بجای مانده
راه عام، دارای شریک و شریک دار، چیزی که مال چند نفر باشد چند همبایه، چند واره چند مانک واژه ای که چند مانک یا آرش دارد چون: شیر همباز همباغ هنباز انباز، همبست آنچه متعلق بچند تن باشد، لفظی که دو معنی یا زیاده از دو معنی دارد و آن لفظ رابرای هریک از آن معانی وضع کرده باشند و علاقه ای از علاقه های مجاز در آن یافته نشود مثل جاریه که بمعنی کنیز و آفتاب و کشتی است عین که معانی متعدد دارد. کسی که در مالی یا ملکی با دیگری شریک است، کسی که روزنامه یا مجله ای را آبونه است، جمع مشترکین
جمع معرکه، رزمگاهان جمع معرکه میدانهای جنگ رزمگاهها: ممالک همه مهالک گشته مسالک بیکبار معارک شده
آنکه اعتراف می کند
اعتراض کننده، خرده گیر
معرکه ها، میدان جنگ ها، جاهای نبرد و زد و خوردها، جمع واژۀ معرکه
Concerted, Joint, Mutual, Subscriber
Protestor
manifestante
conjunto, mútuo, assinante
Demonstrant
abgestimmt, gemeinsam, Abonnent
protestujący
uzgodniony, wspólny, wzajemny, subskrybent
согласованный , совместный , взаимный , подписчик
протестующий
протестувальник
узгоджений , спільний , взаємний , підписник
demonstrant