جدول جو
جدول جو

معنی ماترک

ماترک((تَ رَ))
میراث، آنچه که از شخص مرده به جا می ماند
تصویری از ماترک
تصویر ماترک
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با ماترک

ماترک

ماترک
آنچه بجا مانده برجای مانده، آنچه از مرده بجای ماند، میراث، ارث، ترکه آنچه که از کسی (مخصوصا مرده) بجای مانده
فرهنگ لغت هوشیار

ماترک

ماترک
برجای مانده. آنچه مرده بجای ماند. ترکه. مرده ریگ. میراث. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به مرده ریگ و میراث و ماترک در ردیف خود شود
لغت نامه دهخدا

مشترک

مشترک
ویژگی چیزی که مال چند نفر باشد، آنچه چند نفر در آن سهم داشته باشند و همه از آن بهره ببرند
مشترک
فرهنگ فارسی عمید