- معاذ
- پناهگاه، جایی که به آن پناه ببرند، جای امن که از ترس دشمن در آنجا پناهنده شوند، پناه جای
معنی معاذ - جستجوی لغت در جدول جو
- معاذ
- پناهگاه، افسون پنام (تعویذ) پناه بردن، پناهگاه مامن
- معاذ ((مَ))
- پناه بردن، پناهگاه، مأمن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بخشوده
روزی
رستاخیز
عفو کرده شده، بخشوده
آنچه بلا را دفع می کند، دفع کنندۀ بلا
زندگی، زندگانی، آنچه به وسیلۀ آن زندگی می کنند، از خوردنی و نوشیدنی، وسیلۀ زندگانی
زنده شدن دوباره در عالم آخرت، عالم آخرت، جای بازگشت
بخشیده شده و معذور و آمرزیده شده، عفو شده
زندگانی، زیست
بز دار بزبان
سپنجیده (عاریت گرفته شده) عاریت گرفته شده
برگردیدن، عود، بازگشتن، رد کردن
زیستگاه جایباش
راه و روش گزیر گیاهی از تیره پنیر کیان که ریشه اش مورد استفاده دارویی است: رمان بری مغیث انار صحرایی. توضیح مصحف آن} معاث {است
آهوک آک عجیب، جمع معایب
پنام بسته کماهه دار (پنام کماهه تعویذ) آنکه تعویذ با خود دارد
جایباش جایگاه جایگاه جای باش منزل: قومی همه جا معان معنی دلشان همه جا معان معنی. (مقدمه لباب الالباب)
پناهگاه، روش، برد باری
پناهگاه، دژ دز دروغگوی، خودکامه پناهگاه جای پناه: (بحکم آنکه ملاذی منیع از قله کوهی گرفته بودند و ملجا و ماوای خود ساخته) (گلستان. چا. فروغی. 23)، قلعه دژ
جای بازگشت، رستاخیز، آخر جهان
منزل، جایگاه
پناهگاه، قلعه، پناهگاهی که بر فراز کوه یا جای بلند ساخته شود، دژ، اورا، دیز، قلاط، دیزه، دز، حصن، کلات، رخّ، پشلنگ، ابناخون
Sustenance
sustento