جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با معوذ

معوذ

معوذ
پنام بسته کماهه دار (پنام کماهه تعویذ) آنکه تعویذ با خود دارد
معوذ
فرهنگ لغت هوشیار

معوذ

معوذ
تعویذ و هرچیز که بدی را برمی گرداند و دفع می کند. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون)
لغت نامه دهخدا

معوذ

معوذ
مادۀ نوزاینده. مُعیذ. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). هر مادۀ نوزاییده خواه مادیان و شتر و سگ باشد و یا حیوانی دیگر. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

معوذ

معوذ
گیاه در بن خار یا درزمین درشت و سخت رسته که شتر بدان نرسد. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

اعوذ

اعوذ
پناه میبرم (اشاره به: عوذ بالله من الشیطان الرجیم: آن پناهم من که مخلصهات بوذ تو اعوذ آری و من خود آن اعوذ. (مثنوی) یا اعوذ بالله. پناه میبرم به خدا. یا اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. پناه میبرم بخدا از شیطان رانده (هنگام شروع بخواندن کلام الله و ابتدا بکاری بر زبان رانند)، یا اعونذ و الحمدلله. پناه میبرم (بخدا) و سپاس مرخدا یراست: اعوذ والحمد الله می خواندم چنانکه کسی پیش خداوندگار خود نشسته باشد
فرهنگ لغت هوشیار