جدول جو
جدول جو

معنی مطهره - جستجوی لغت در جدول جو

مطهره
(دخترانه)
مؤنث مطهر، پاک و مقدس، منزه
تصویری از مطهره
تصویر مطهره
فرهنگ نامهای ایرانی
مطهره
مؤنث واژۀ مطهّر، پاک شده، پاک و پاکیزه
تصویری از مطهره
تصویر مطهره
فرهنگ فارسی عمید
مطهره
ابریق، آفتابه، ظرف آبی که با آن وضو بگیرند
تصویری از مطهره
تصویر مطهره
فرهنگ فارسی عمید
مطهره
پاکخانه چغل آبتابه این واژه را به نادرست آفتابه گویند آبدستان بشیز متاره این واژه در برهان آمده برابر با مطهره که گمان می رود دگر گشته همان واژه تازی باشد مطهره در فارسی مونث مطهر بنگرید به مطهر آفتابه ابریق: سه پایه ای دید و مطهره از و در آویخته مطهره برگرفت و ببالین سیاه گیل آمد و آب در گلوی سیاه گلی ریخت، ظرفی که بدان و ضو گیرند، جایی که در آن طهارت کنند و تن را بشویند، جمع مطاهر. مونث مطهر: بنات مکرمه و زوجات مطهره و سایر خدمه حرم بشرف پای بوس مشرف شدند، جمع مطهرات. مونث مطهر، جمع مطهرات
فرهنگ لغت هوشیار
مطهره
((مُ طَ هَّ رَ یا رِ))
ابریق، آفتابه
تصویری از مطهره
تصویر مطهره
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مزهره
تصویر مزهره
از ریشه پارسی زه گوینده
فرهنگ لغت هوشیار
مطیره در فارسی پرنده نگار جامه جامه ای از برد: گر تو نایستی ز پی میسره امیر ترسم که پر ز گرد بماندش مطیره. (ناصر خسرو)
فرهنگ لغت هوشیار
در تازی نیامده یشداسی پاکی مطهر بودن طهارت: گر جنبی ز مغکده بر در کعبه بگذرد کعبه بلوث کعب او کی فتد از مطهری ک (خاقانی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منهره
تصویر منهره
آخالدان خاکروبه دان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مطیره
تصویر مطیره
((مَ طِ رِ))
نوعی چادر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مطهری
تصویر مطهری
((مُ طَ هَّ))
مطهر بودن، طهارت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مطهر
تصویر مطهر
(پسرانه)
پاک و مقدس، منزه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مطهر
تصویر مطهر
پاک شده، پاک و پاکیزه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مطهر
تصویر مطهر
پاک کننده، آنکه چیزی را پاک و تمیز کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طهره
تصویر طهره
پاکی، شستن به آب شستن آبشویی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مطهر
تصویر مطهر
پاک کرده شده، پاکیزه، مقدس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مهره
تصویر مهره
هر چیز گرد و گلوله و گرد و مدورو ساچمه ای شکل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مطهر
تصویر مطهر
((مُ طَ هِّ))
تطهیرکننده، پاک کننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مطهر
تصویر مطهر
((مُ طَ هَّ))
تطهیر شده، پاک شده، پاک، پاکیزه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مهره
تصویر مهره
((مُ رِ))
گلوله کوچک از شیشه یا سفال و جز آن ها، نام هر یک از استخوان های کوچکی که در تشکیل ستون فقرات جانداران شرکت دارند
فرهنگ فارسی معین
هر یک از قطعه هایی که در بازی هایی مانند شطرنج و تخته نرد به کار می رود، گلولۀ کوچک از جنس شیشه، سفال یا فلز، قطعه ای تخت و سوراخدار که برای محکم نگه داشتن پیچ در جای خود مورد استفاده قرار می گیرد، در علم زیست شناسی هر یک از استخوان هایی که ستون فقرات یا تیرۀ پشت را تشکیل می دهند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طهره
تصویر طهره
پاکی، پاکیزگی
فرهنگ فارسی عمید