معنی مطیره - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با مطیره
مطیره
- مطیره
- مطیره در فارسی پرنده نگار جامه جامه ای از برد: گر تو نایستی ز پی میسره امیر ترسم که پر ز گرد بماندش مطیره. (ناصر خسرو)
فرهنگ لغت هوشیار
مطیره
- مطیره
- مؤنث مطیر. لیله مطیره، شبی بارانی. (مهذب الاسماء). و رجوع به مطیر شود
لغت نامه دهخدا