- مطلوس(مَ)
در زندان افکنده شده و محبوس. (ناظم الاطباء)
معنی مطلوس - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ویژگی پایه ای که در آن فع از فاعلاتن مانده است، ناپدید شده، گم شده، دور شده، نابینا
ج، تطلسات. طیطلوس. احکام و دستورهای کلیسا. (از دزی ج 1 ص 147 و ج 2 ص 81)
چلپاسۀ سبزرنگ، (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس)، و رجوع به مادۀ قبل شود، نوعی از حلوا، (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس)
شبه. (فهرست مخزن الادویه)
تباهیده، نابود گم، ناپدید: در سرواد، دور شده محو شده تباه شده، ناپدید شده گم گشته، دور شده، طمس آنست که ازین فاع لاتن بعد از اسقاط هر دو سبب عین نیز ساقط شود فابماند فع بجای آن بنهی و فع چون از این فاع لاتن خیزد آن را مطموس خوانند یعنی ناپدید کرده از بهر آنکه بدین زحاف ازین جزو بیش از اثری نمی ماند
خواسته و جسته، درخواست شده، خوش آیند، آرزو شده، مرغوب، میل و خواهش
((مَ))
فرهنگ فارسی معین
محو شده، تباه شده، ناپدید شده، گم گشته، دور شده، در علم عروض طمس آن است که از این «فاع لاتن» بعد از اسقاط هر دو سبب عین نیز ساقط شود «فا» بماند، «فع» به جای آن به نهی و «فع» چون از این «فاع لاتن» خیزد آن را
conseillé, désirable, de manière désirable, favorable, agréable
مورد علاقه، تحت تعقیب، مطلوب
wa kuhitajika, inayohitajika, kwa kutamaniwa, chanya, kupendeza
tavsiye edilen, arzu edilen, istenilen şekilde, olumlu, hoş
disarankan, diinginkan, secara diinginkan, menguntungkan, menyenangkan
