معنی مطلوب
- مطلوب
- مشورہ دیا گیا , مطلوب , مطلوب طور پر , موافق , خوشگوار
واژههای مرتبط با مطلوب
مطلوب
- مطلوب
- دلپذیر، دل خواه
مطلوب
- مطلوب
- خواسته شده، چیزخواسته شده
مطلوب
- مطلوب
- خواسته و جسته، درخواست شده، خوش آیند، آرزو شده، مرغوب، میل و خواهش
مطلوب
- مطلوب
- خواسته شده، طلب شده، دلپسند، خوش آیند، محبوب، معشوق
مطلوب
- مطلوب
- Advisable, Desirable, Favorable, Pleasant, Desirably
مطلوب
- مطلوب
- aconselhável, desejável, desejavelmente, favorável, agradável
مطلوب
- مطلوب
- ratsam, wünschenswert, günstig, angenehm
مطلوب
- مطلوب
- wskazany, pożądany, pożądanie, sprzyjający, przyjemny
مطلوب
- مطلوب
- целесообразный , желаемый , желаемо , благоприятный , приятный
مطلوب
- مطلوب
- доцільний , бажаний , бажано , сприятливий , приємний
