نوعی مرغابی با پرهای سیاه، برای مثال به هر سو یکی آبدان چون گلاب / شناور شده ماغ بر روی آب (اسدی - ۱۳۱)، ماغ در آبگیر گشته روان / راست چون کشتی ای ست قیراندود (رودکی - ۵۲۲) ابر نزدیک به زمین، املای دیگر واژۀ میغ، مه، بخاری که گاهی در هوای بارانی و مرطوب تولید می شود و فضا را تیره می کند، بخار آب پراکنده در هوای نزدیک زمین، میغ، ضباب، نزم، نژم
نوعی مرغابی با پرهای سیاه، برای مِثال به هر سو یکی آبدان چون گلاب / شناور شده ماغ بر روی آب (اسدی - ۱۳۱)، ماغ در آبگیر گشته روان / راست چون کشتی ای ست قیراندود (رودکی - ۵۲۲) ابر نزدیک به زمین، املایِ دیگر واژۀ میغ، مِه، بخاری که گاهی در هوای بارانی و مرطوب تولید می شود و فضا را تیره می کند، بخار آب پراکنده در هوای نزدیک زمین، میغ، ضَباب، نِزم، نِژم
جانوری از خانوادۀ ماکیان که برای استفاده از گوشت یا تخمش پرورش می یابد، مرغ خانگی، پرنده مرغ استخوان خوار: عقاب شکاری، هما مرغ انجیرخوار: در علم زیست شناسی پرنده ای از راستۀ گنجشکان که انگور و انجیر می خورد، گوشت لذیذی دارد و آن را شکار می کنند مرغ بارانی: در علم زیست شناسی پرنده ای ساحلی شبیه مرغابی با گردن و منقار کوتاه و بال های نوک تیز بلند مرغ بهشتی: در علم زیست شناسی پرنده ای خوش خوان به اندازۀ کبوتر، از راستۀ سبک بالان که دارای پرهای صورتی رنگ است. نر آن در پهلوهایش پرهای دراز خوش رنگی دارد. بیشتر آن را به خاطر پرهای زیبایش شکار می کنند مرغ بهمن: در علم زیست شناسی جغد مرغ بی وقت: خروسی که بی وقت بخواند، خروس بی هنگام، کنایه از کسی که در زمان نامناسب کاری را انجام دهد برای مثال مرغ بی وقتی سرت باید برید / عذر احمق را نمی شاید شنید (مولوی - ۸۲) مرغ توفان: مرغ طوفان، در علم زیست شناسی پرنده ای دریایی با بال های بلند و پرهای تیره رنگ که در جزیره ها زندگی می کند مرغ طوفان: در علم زیست شناسی پرنده ای دریایی با بال های بلند و پرهای تیره رنگ که در جزیره ها زندگی می کند مرغ چمن: در علم زیست شناسی بلبل مرغ حق: در علم زیست شناسی جغد مرغ خانگی: در علم زیست شناسی ماکیان مرغ خوش خوان: در علم زیست شناسی بلبل مرغ سحر: در علم زیست شناسی بلبل مرغ سقا: در علم زیست شناسی پرنده ای آبزی و ماهی خوار با نوک دراز و پرهای سفید که قدش تا یک متر می رسد، در زیر گردن کیسه ای دارد که می تواند چند لیتر آب در آن جا بدهد و حمل کند. گاهی نیز ماهی هایی را که شکار می کند در آن کیسه ذخیره می کند، مادۀ آن ۴ یا ۵ تخم می گذارد مرغ سلیمان: هدهد مرغ شاخدار: در علم زیست شناسی نوعی مرغ خانگی با گوشتی لذیذ مرغ شب آویز: در علم زیست شناسی جغد مرغ شباویز: در علم زیست شناسی جغد مرغ عشق: در علم زیست شناسی پرنده ای به اندازۀ گنجشک، با منقار خمیده و پرهای سبز، زرد یا خاکستری که همیشه با جفت خود زندگی می کند مرغ عیسی: خفاش مرغ مگس: در علم زیست شناسی پرنده ای کوچک با منقار باریک و بلند که از حشرات تغذیه می کند
جانوری از خانوادۀ ماکیان که برای استفاده از گوشت یا تخمش پرورش می یابد، مرغ خانگی، پرنده مُرغ استخوان خوار: عقاب شکاری، هما مُرغ انجیرخوار: در علم زیست شناسی پرنده ای از راستۀ گنجشکان که انگور و انجیر می خورد، گوشت لذیذی دارد و آن را شکار می کنند مُرغ بارانی: در علم زیست شناسی پرنده ای ساحلی شبیه مرغابی با گردن و منقار کوتاه و بال های نوک تیز بلند مُرغ بهشتی: در علم زیست شناسی پرنده ای خوش خوان به اندازۀ کبوتر، از راستۀ سبک بالان که دارای پرهای صورتی رنگ است. نر آن در پهلوهایش پرهای دراز خوش رنگی دارد. بیشتر آن را به خاطر پرهای زیبایش شکار می کنند مُرغ بهمن: در علم زیست شناسی جغد مُرغ بی وقت: خروسی که بی وقت بخواند، خروس بی هنگام، کنایه از کسی که در زمان نامناسب کاری را انجام دهد برای مِثال مرغ بی وقتی سرت باید برید / عذر احمق را نمی شاید شنید (مولوی - ۸۲) مُرغ توفان: مرغ طوفان، در علم زیست شناسی پرنده ای دریایی با بال های بلند و پرهای تیره رنگ که در جزیره ها زندگی می کند مُرغ طوفان: در علم زیست شناسی پرنده ای دریایی با بال های بلند و پرهای تیره رنگ که در جزیره ها زندگی می کند مُرغ چمن: در علم زیست شناسی بلبل مُرغ حق: در علم زیست شناسی جغد مُرغ خانگی: در علم زیست شناسی ماکیان مُرغ خوش خوان: در علم زیست شناسی بلبل مُرغ سحر: در علم زیست شناسی بلبل مُرغ سقا: در علم زیست شناسی پرنده ای آبزی و ماهی خوار با نوک دراز و پرهای سفید که قدش تا یک متر می رسد، در زیر گردن کیسه ای دارد که می تواند چند لیتر آب در آن جا بدهد و حمل کند. گاهی نیز ماهی هایی را که شکار می کند در آن کیسه ذخیره می کند، مادۀ آن ۴ یا ۵ تخم می گذارد مُرغ سلیمان: هدهد مُرغ شاخدار: در علم زیست شناسی نوعی مرغ خانگی با گوشتی لذیذ مُرغ شب آویز: در علم زیست شناسی جغد مُرغ شباویز: در علم زیست شناسی جغد مُرغ عشق: در علم زیست شناسی پرنده ای به اندازۀ گنجشک، با منقار خمیده و پرهای سبز، زرد یا خاکستری که همیشه با جفت خود زندگی می کند مُرغ عیسی: خفاش مُرغ مگس: در علم زیست شناسی پرنده ای کوچک با منقار باریک و بلند که از حشرات تغذیه می کند
زمین پست که در وی آب فراهم آید و زمینی که دارای پستیها باشد و در آنها آب فراهم آید. ج، مضاغط. (ناظم الاطباء) (از محیط المحیط) (از اقرب الموارد). و رجوع به مادۀ بعد شود
زمین پست که در وی آب فراهم آید و زمینی که دارای پستیها باشد و در آنها آب فراهم آید. ج، مضاغط. (ناظم الاطباء) (از محیط المحیط) (از اقرب الموارد). و رجوع به مادۀ بعد شود
مضغه در فارسی جویدنی در خور جویدن، گوشتک (اندیشه های فلسفی ایرانی) : در فرایند رسیدن زه قطعه ای از گوشت که قابل جویدن باشد، طور سوم از ادوار نطفه نطفه بسته: سنگ در اجزای کان زرد شد آنگاه لعل نطفه در ارحام خلق مضغه شد آنگه جنین. (خاقانی)
مضغه در فارسی جویدنی در خور جویدن، گوشتک (اندیشه های فلسفی ایرانی) : در فرایند رسیدن زه قطعه ای از گوشت که قابل جویدن باشد، طور سوم از ادوار نطفه نطفه بسته: سنگ در اجزای کان زرد شد آنگاه لعل نطفه در ارحام خلق مضغه شد آنگه جنین. (خاقانی)
برندگی و تیزی، بریدن، کار بری در گذشتن مردن بریدن قطع کردن، (شمشیر)، گذشتن روانه شدن، مجری گشتن، برندگی، آن گوهری حسامم در دست روزگار کاخر برونم آرد یک روز دروغا. درصد مصاف معرکه گر کند گشته ام روزی بیک صقال بجای آید این مضا. (مسعود سعد)، نفوذ روانی، حل وعقد امور کاربری، چون پادشاه حلیم و عالم باشد ورایزن حکیم و خردمند داشت که بسداد و غنا و نفاذ و مضا مذکور باشد و بتجربت وممارست و نیک بندگی و شفقت مشهور، بریدن قطع کردن، محققاً، یقیناً، حتماً، قطعاً
برندگی و تیزی، بریدن، کار بری در گذشتن مردن بریدن قطع کردن، (شمشیر)، گذشتن روانه شدن، مجری گشتن، برندگی، آن گوهری حسامم در دست روزگار کاخر برونم آرد یک روز دروغا. درصد مصاف معرکه گر کند گشته ام روزی بیک صقال بجای آید این مضا. (مسعود سعد)، نفوذ روانی، حل وعقد امور کاربری، چون پادشاه حلیم و عالم باشد ورایزن حکیم و خردمند داشت که بسداد و غنا و نفاذ و مضا مذکور باشد و بتجربت وممارست و نیک بندگی و شفقت مشهور، بریدن قطع کردن، محققاً، یقیناً، حتماً، قطعاً
گیاهی است از تیره گندمیان که علفی و پایا است و دارای ساقه زیرزمینی افقی و گره داری است که از محل هر گره ریشه های کوچک خارج می شود. سرعت انتشار این گیاه بسیار زیاد است. این گیاه برگ های دراز نوک تیز و غلاف دار به رنگ سبز یا غبارآل
گیاهی است از تیره گندمیان که علفی و پایا است و دارای ساقه زیرزمینی افقی و گره داری است که از محل هر گره ریشه های کوچک خارج می شود. سرعت انتشار این گیاه بسیار زیاد است. این گیاه برگ های دراز نوک تیز و غلاف دار به رنگ سبز یا غبارآل
پرنده، جمع مرغان، به طور عام نام هر جانور بالدار پرنده تخم گذار که بدنش از پر پوشیده شده باشد، مقابل خروس قاطی مرغها شدن: کنایه از ازدواج کردن، زن گرفتن مرغ یک پا دارد: کنایه از روی حرف و نظر خود ایستادن، یکدنگی، لجبازی، م
پرنده، جمع مرغان، به طور عام نام هر جانور بالدار پرنده تخم گذار که بدنش از پر پوشیده شده باشد، مقابل خروس قاطی مرغها شدن: کنایه از ازدواج کردن، زن گرفتن مرغ یک پا دارد: کنایه از روی حرف و نظر خود ایستادن، یکدنگی، لجبازی، م