جدول جو
جدول جو

معنی مرغ

مرغ
((مُ))
پرنده، جمع مرغان، به طور عام نام هر جانور بالدار پرنده تخم گذار که بدنش از پر پوشیده شده باشد، مقابل خروس
قاطی مرغها شدن: کنایه از ازدواج کردن، زن گرفتن
مرغ یک پا دارد: کنایه از روی حرف و نظر خود ایستادن، یکدنگی، لجبازی، م
تصویری از مرغ
تصویر مرغ
فرهنگ فارسی معین