جدول جو
جدول جو

معنی مضافتی - جستجوی لغت در جدول جو

مضافتی(مُ فَ)
قسمی خرما در جیرفت. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مضافات
تصویر مضافات
توابع یک شهر یا ناحیه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ملامتی
تصویر ملامتی
سزاوار ملامت و سرزنش، در تصوف ملامتیه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مضافرت
تصویر مضافرت
یکدیگر را یاری کردن، یکدیگر را همراهی و یاری کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متفاتی
تصویر متفاتی
وچر خواه (وچر فتوی)
فرهنگ لغت هوشیار
مضافره و مضافرت در فارسی: همیاری همدیگر را یاری کردن: ... در مظاهرت دولت و مضافرت دعوت باسلاف و گذشتگان خویش اقتدا کنی
فرهنگ لغت هوشیار
همدیگر را یاری کردن: ... در مظاهرت دولت و مضافرت دعوت باسلاف و گذشتگان خویش اقتدا کنی
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مضاف، دو افزا دو خدیه دو وا بست تثنیه مضاف در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)، دومضاف، دو امری باشند وجودی که هر یک از آن دو بقیاس بدیگری تعقل شود مانند پدری و پسری
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مضافه، افزاها وابستان جمع مضافه (مضاف) : اضافه شده ها، منسوبات، متعلقات ضمایم، حوالی و اطراف شهر وناحیه ای: میر سلیق ارزن الروم ولواحق ومضافات آن یکسر بگرفت و امیر آرتق ماردین و آمد و منجگرد و ملیطه و خرت پرت و هرچه الی یومنا هذابانمضاف و منسوبست
فرهنگ لغت هوشیار
معاف بودن معافی: معافیت از نظام و ظیفه. خزانه داری با دادن معافیتهای مالیاتی یا صدور حوالجات بعهده منابع درآمد محل که در تملک حکومت بود تعهدات خود را می پرداخت
فرهنگ لغت هوشیار
ساخته نادرست فارسی گویان به جای ملامی نکوهشی منسوب به ملامت، پیرو ملامتیه: (از پس کنیت سگی چیست بشهر نام ماک درد کش ملامتی سیم کش قلندری) (خاقانی. سج. 428) توضیح در عربی تاء مصدری و نظایر آن از آخر کلمات ملحق به یاء نسبت حذف شود و} ملامی {گویند اما در فارسی ملامتی و اباحتی بسیار استعمال شود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منافقی
تصویر منافقی
نفاق دورویی
فرهنگ لغت هوشیار
منافتت در فارسی: به جوش آمدن: از خشم، جوشیدن دیگ جوشیدن (دیگ)، غضبناک شدن خشم گرفتن، جوشش، خشمناکی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منافتت
تصویر منافتت
جوشیدن (دیگ)، غضبناک شدن خشم گرفتن، جوشش، خشمناکی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منافتت
تصویر منافتت
((مُ فَ یا فِ تَ))
جوشیدن (دیگ)، غضبناک شدن، خشم گرفتن، جوشش، خشمناکی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از معافیت
تصویر معافیت
((مُ یَ))
معافی، معاف بودن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مضافاً
تصویر مضافاً
((مُ فَن))
به علاوه، از این گذشته، باافزودن این مطلب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مضافرت
تصویر مضافرت
((مُ فَ رَ یا رِ))
همدیگر را یاری کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از معافیت
تصویر معافیت
بخشودگی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از محافظتی
تصویر محافظتی
Protective
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از معافیت
تصویر معافیت
Exemption, Impunity
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از معافیت
تصویر معافیت
освобождение , безнаказанность
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از معافیت
تصویر معافیت
exención, impunidad
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از معافیت
تصویر معافیت
vrijstelling, straffeloosheid
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از محافظتی
تصویر محافظتی
beschermend
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از محافظتی
تصویر محافظتی
захисний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از معافیت
تصویر معافیت
звільнення , безкарність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از معافیت
تصویر معافیت
zwolnienie, bezkarność
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از محافظتی
تصویر محافظتی
защитный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از محافظتی
تصویر محافظتی
ochronny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از محافظتی
تصویر محافظتی
schützend
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از معافیت
تصویر معافیت
Ausnahme, Straflosigkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از معافیت
تصویر معافیت
isenção, impunidade
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از محافظتی
تصویر محافظتی
protetor
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از محافظتی
تصویر محافظتی
protector
دیکشنری فارسی به اسپانیایی