جدول جو
جدول جو

معنی مشکوک - جستجوی لغت در جدول جو

مشکوک
آنکه یا آنچه در مورد آن به گمان بیفتند، مبهم، چیزی که دربارۀ آن شک پیدا شده، آنچه مورد شک باشد
تصویری از مشکوک
تصویر مشکوک
فرهنگ فارسی عمید
مشکوک
(مَ)
گمان کرده شده در کار. (آنندراج). گمان کرده شده و مبهم. و در گمان و محتمل و غیریقین و غیرمعلوم و غیرمحقق و شبهه دارو احتمالی. (ناظم الاطباء). چیزی که درباره آن شک کنند. گمان کرده شده. چون لفظ شک مصدر لازم است باید اسم مفعولش با حرف جر ’مشکوک فیه’ آید، اما در فارسی بدون حرف جر هم استعمال شود. (از فرهنگ نظام). در تداول فارسی گاهی بجای ’شاک ّ’ (اسم فاعل) استعمال گردد.
- مشکوک بودن، در گمان بودن. (ناظم الاطباء).
- مشکوک شدن، در گمان شدن و شک کردن و شبهه کردن. (ناظم الاطباء).
- مشکوک ٌفیه، که در آن تردید راه یافته است. که یقین در آن نیست. دارای شبهه و گمان: بعضی احادیث نبوی را به واسطۀ اختلاف حال راویان، مشکوک فیه میدانند.
، نیزه زده شده. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
مشکوک
گمان کرده شده در کار، مبهم گمانیک ورو مند شک انگیز چیزی که درباره آن شک کنند گمان کرده شده. توضیح چون لفظ شک مصدر لازم است باید اسم مفعولش با حرف جر (مشکوک فیه) آید اماد در فارسی بدون حرف جرهم استعمال شود. توضیح 2 در تداول فارسی گاه بخطا بجای شاک استعمال گردد: من باین مرد مشکوکم
فرهنگ لغت هوشیار
مشکوک
((مَ))
آنچه مورد شک باشد، نامعلوم
تصویری از مشکوک
تصویر مشکوک
فرهنگ فارسی معین
مشکوک
گمان انگیز، گمانیک، بدگمان
تصویری از مشکوک
تصویر مشکوک
فرهنگ واژه فارسی سره
مشکوک
دودل، مردد، شبهه زا، شبهه ناک، مشتبه، بدگمان، مظنون، شکاک، ظنین
فرهنگ واژه مترادف متضاد
مشکوک
مثيرٌ للشّكّ
تصویری از مشکوک
تصویر مشکوک
دیکشنری فارسی به عربی
مشکوک
Dubious, Fishy, Dubiously, Questionable, Sketchy, Suspected, Suspicious
تصویری از مشکوک
تصویر مشکوک
دیکشنری فارسی به انگلیسی
مشکوک
douteux, de manière douteuse, louche, suspect
تصویری از مشکوک
تصویر مشکوک
دیکشنری فارسی به فرانسوی
مشکوک
dudoso, de manera dudosa, sospechoso, cuestionable
تصویری از مشکوک
تصویر مشکوک
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
مشکوک
duvidoso, de maneira duvidosa, suspeito, questionável
تصویری از مشکوک
تصویر مشکوک
دیکشنری فارسی به پرتغالی
مشکوک
zweifelhaft, verdächtig, fragwürdig, zwielichtig
تصویری از مشکوک
تصویر مشکوک
دیکشنری فارسی به آلمانی
مشکوک
wątpliwy, wątpliwie, podejrzany
تصویری از مشکوک
تصویر مشکوک
دیکشنری فارسی به لهستانی
مشکوک
сомнительный , сомнительно , подозрительный , подозрительный
تصویری از مشکوک
تصویر مشکوک
دیکشنری فارسی به روسی
مشکوک
сумнівний , сумнівно , підозрілий
تصویری از مشکوک
تصویر مشکوک
دیکشنری فارسی به اوکراینی
مشکوک
شک برانگیز، مشکوک
دیکشنری اردو به فارسی
مشکوک
সন্দেহজনক , সন্দেহজনকভাবে , সন্দেহজনক , সন্দেহজনক , সন্দেহজনক
تصویری از مشکوک
تصویر مشکوک
دیکشنری فارسی به بنگالی
مشکوک
مشکوک , مشکوک طور پر , مشکوک
تصویری از مشکوک
تصویر مشکوک
دیکشنری فارسی به اردو
مشکوک
สงสัย , อย่างสงสัย , น่าสงสัย , น่าสงสัย , สงสัย , น่าสงสัย
تصویری از مشکوک
تصویر مشکوک
دیکشنری فارسی به تایلندی
مشکوک
shaka, kwa shaka, ya kutiliwa shaka, mashaka, wasiwasi
تصویری از مشکوک
تصویر مشکوک
دیکشنری فارسی به سواحیلی
مشکوک
疑わしい , 疑わしく , 疑わしい , 不確かな
تصویری از مشکوک
تصویر مشکوک
دیکشنری فارسی به ژاپنی
مشکوک
可疑的 , 可疑地 , 可疑的
تصویری از مشکوک
تصویر مشکوک
دیکشنری فارسی به چینی
مشکوک
מְסוֹפֵק , בצורה מסופקת , חשוד , חשוד
تصویری از مشکوک
تصویر مشکوک
دیکشنری فارسی به عبری
مشکوک
twijfelachtig, dubieus, verdacht
تصویری از مشکوک
تصویر مشکوک
دیکشنری فارسی به هلندی
مشکوک
şüpheli, şüpheli bir şekilde
تصویری از مشکوک
تصویر مشکوک
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
مشکوک
meragukan, dengan meragukan, mencurigakan, dicurigai
تصویری از مشکوک
تصویر مشکوک
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
مشکوک
संदिग्ध , संदिग्ध रूप से
تصویری از مشکوک
تصویر مشکوک
دیکشنری فارسی به هندی
مشکوک
dubbio, in modo dubbioso, sospetto, discutibile
تصویری از مشکوک
تصویر مشکوک
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
مشکوک
의심스러운 , 의심스럽게 , 수상한 , 의심스러운
تصویری از مشکوک
تصویر مشکوک
دیکشنری فارسی به کره ای

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مشکنک
تصویر مشکنک
(دخترانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از زنان شاعر بهرام گور پادشاه ساسانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مسکوک
تصویر مسکوک
ویژگی فلزی که مانند سکه ضرب شده است مثلاً طلای مسکوک، سکه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مشتوک
تصویر مشتوک
لولۀ کاغذی ضخیم که ته سیگار گذاشته می شود، نی سیگار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مشکور
تصویر مشکور
مورد شکر و سپاسگزاری قرارگرفته، پسندیده و ستوده شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از محکوک
تصویر محکوک
حک شده، خراشیده، تراشیده شده، ساییده شده
فرهنگ فارسی عمید
مشکوکه در فارسی مونث مشکوک بنگرید به مشکوک مونث مشکوک، جمع مشکوکات
فرهنگ لغت هوشیار