جدول جو
جدول جو

معنی مشخته - جستجوی لغت در جدول جو

مشخته
نوعی حلوای صافی و درشت مشاش چین در چین توبر تو: آری کودک مواجر آید کورا زود بیاموزیش بمغز و مشخته. (کسائی)
فرهنگ لغت هوشیار
مشخته
نوعی حلوا
تصویری از مشخته
تصویر مشخته
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مشخصه
تصویر مشخصه
شناسه، ویژگی
فرهنگ واژه فارسی سره
مشخصه در فارسی مونث مشخص یو تار ویچار ده نشاخته مشخصه در فارسی: مونث مشخص ویچار تار نشاگذار مونث مشخص، جمع مشخصات مونث مشخص، جمع مشخصات
فرهنگ لغت هوشیار
دسته هر چیز را گویند، آلت فلزی که در مشت جا میگیرد و در صحافی و کفشدوزی بکار می رود
فرهنگ لغت هوشیار
((مُ تِ))
ابزاری فلزی که در مشت جا می شود و در صحافی و کفش دوزی برای کوبیدن مقوا و چرم از آن استفاده می کنند، دسته هرچیزی مانند کارد و خنجر
فرهنگ فارسی معین
آلتی فلزی که در مشت جا می گیرد و در صحافی و کفش دوزی برای کوبیدن مقوا و چرم به کار می رود، دستۀ کارد و خنجر
فرهنگ فارسی عمید