- مشخته
- نوعی حلوای صافی و درشت مشاش چین در چین توبر تو: آری کودک مواجر آید کورا زود بیاموزیش بمغز و مشخته. (کسائی)
معنی مشخته - جستجوی لغت در جدول جو
- مشخته
- نوعی حلوا
![تصویری از مشخته](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/0/1/2/amd-0001280.jpg)
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مشخصه در فارسی مونث مشخص یو تار ویچار ده نشاخته مشخصه در فارسی: مونث مشخص ویچار تار نشاگذار مونث مشخص، جمع مشخصات مونث مشخص، جمع مشخصات
دسته هر چیز را گویند، آلت فلزی که در مشت جا میگیرد و در صحافی و کفشدوزی بکار می رود
((مُ تِ))
فرهنگ فارسی معین
ابزاری فلزی که در مشت جا می شود و در صحافی و کفش دوزی برای کوبیدن مقوا و چرم از آن استفاده می کنند، دسته هرچیزی مانند کارد و خنجر
آلتی فلزی که در مشت جا می گیرد و در صحافی و کفش دوزی برای کوبیدن مقوا و چرم به کار می رود، دستۀ کارد و خنجر