حلوایی بود صافی و درشت و به تازی آن را مشاش خوانند، چین در چین بود. (لغت فرس اسدی چ اقبال 458). حلوای صابونی باشد و به تازی آن را مشاش خوانند چین در چین بود. (صحاح الفرس). نوعی حلوای صافی و درشت. مشاش چین در چین، تو بر تو. (فرهنگ فارسی معین) : آری کودک مؤاجر آید کو را زود بیاموزیش به مغز و مشخته. کسائی (ازلغت فرس اسدی)