جدول جو
جدول جو

معنی مشاءه - جستجوی لغت در جدول جو

مشاءه
(مُ ءَ)
جمع واژۀ ماشی. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به ماشی شود
لغت نامه دهخدا
مشاءه
(صَ)
از ’ش ی ء’، خواستن. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). شاء شیئاً و شیئه و مشاء و مشائیه. (ناظم الاطباء). و رجوع به شی ٔ شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مشابه
تصویر مشابه
چیزی که شبیه چیز دیگر باشد، مانند، همانند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مشامه
تصویر مشامه
مقابل یمن و برکت، بدفالی، نامبارکی
جناح راست، طرف راست، مقابل میسره، میمنه، جناح ایمن، برانغار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مشاطه
تصویر مشاطه
شانه کننده، کنایه از آرایشگر زنی که حرفۀ او آرایش کردن زنان دیگر است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مشاطه
تصویر مشاطه
آرایش کننده عروس، زن شانه کش
فرهنگ لغت هوشیار
مشاشه در فارسی: سر استخوان، آبکند (غدیر)، ماسه راه سراستخوان نرم که آنرا بتوان جوید، جمع مشاش، زمین سخت که در آن چاهها کنند و پس از آن بندی گذارند که چون چاه برگردد آن زمین سیراب و تر شود و هرگاه یک دول آب از آن برگیرند آبی دیگر بجایش فراهم آید، راهی که در آن خاک و سنگریزه باشد
فرهنگ لغت هوشیار
مشاحه در فارسی بر سر و کول هم زدن: همستیزی کشمکش این واژه در فرهنگ معین مشاجه آمده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشاجه
تصویر مشاجه
با یکدیگر ستیزه کردن و شکستن سر هم را
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشابه
تصویر مشابه
مانند، آبرو، یکسان، شبیه، مثل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشابه
تصویر مشابه
((مُ بِ))
مثل و مانند، دارای شباهت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مشاجه
تصویر مشاجه
((مُ جّ))
با یکدیگر ستیزه کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مشاطه
تصویر مشاطه
((مَ شّ طِ))
آرایش کننده زن، آرایشگر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مشابه
تصویر مشابه
همانند، همتا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مشابه
تصویر مشابه
Same, Alike, Similar
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مشابه
تصویر مشابه
semblable, même, similaire
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مشابه
تصویر مشابه
serupa, sama
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مشابه
تصویر مشابه
คล้าย , เหมือนกัน , คล้าย
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از مشابه
تصویر مشابه
fanana, sawa
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از مشابه
تصویر مشابه
דומה , אותו , דּוֹמֶה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از مشابه
تصویر مشابه
同様の , 同じ , 類似した
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از مشابه
تصویر مشابه
相似的 , 相同的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از مشابه
تصویر مشابه
비슷한 , 같은
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از مشابه
تصویر مشابه
benzer, aynı
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از مشابه
تصویر مشابه
podobny, ten sam
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مشابه
تصویر مشابه
অনুরূপ , একই
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از مشابه
تصویر مشابه
समान
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مشابه
تصویر مشابه
simile, stesso
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مشابه
تصویر مشابه
similar, mismo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مشابه
تصویر مشابه
gelijk, hetzelfde, vergelijkbaar
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مشابه
تصویر مشابه
схожий , такий самий , подібний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مشابه
تصویر مشابه
похожий , одинаковый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مشابه
تصویر مشابه
ähnlich, gleich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مشابه
تصویر مشابه
semelhante, mesmo, similar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مشابه
تصویر مشابه
مشابہ , ایک جیسا
دیکشنری فارسی به اردو