معنی مشاجه
مشاجه
((مُ جّ))
با یکدیگر ستیزه کردن
تصویر مشاجه
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با مشاجه
مشاجه
مشاجه
با یکدیگر ستیزه کردن و شکستن سر هم را
فرهنگ لغت هوشیار
مشاجه
مشاجه
سر یکدیگر را شکستن. شجاج مثله. (ناظم الاطباء). و رجوع به شجاج شود
لغت نامه دهخدا
مشابه
مشابه
همانند، همتا
فرهنگ واژه فارسی سره
مواجه
مواجه
رویارویی، روبرو
فرهنگ واژه فارسی سره
محاجه
محاجه
خصومت ورزیدن و حجت آوردن، مخاصمه
فرهنگ فارسی عمید
مشاجره
مشاجره
باهم نزاع کردن، با یکدیگر خصومت ورزیدن
فرهنگ فارسی عمید
مجاجه
مجاجه
آب دهان، آنچه از دهان بیرون انداخته شود
فرهنگ فارسی عمید
مشابه
مشابه
چیزی که شبیه چیز دیگر باشد، مانند، همانند
فرهنگ فارسی عمید
مواجه
مواجه
رو به رو، بَرابَرِ هَم، رویاروی، رو دَر رو، روبارو، روی دَر روی
فرهنگ فارسی عمید