جدول جو
جدول جو

معنی مسخرگی - جستجوی لغت در جدول جو

مسخرگی
مسخره بودن، شوخی، استهزا
تصویری از مسخرگی
تصویر مسخرگی
فرهنگ فارسی عمید
مسخرگی
(مَ خَ رَ / رِ)
مسخره درآوردن. استهزاء. بذله گوئی. لودگی. لاغ. هزل. سخریه. و رجوع به مسخره شود:
از مسخرگی گذشت و برخاست
پیغامبری ز مکر دستان.
خاقانی.
در میان حریفان شخصی بود مختل حال که از مسخرگی نانی حاصل می کردی. (جهانگشای جوینی).
رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز
تا داد خود از کهتر و مهتر بستانی.
عبید زاکانی.
- مسخرگی کردن، تهکم. خندستانی کردن.
- مسخرگی نمودن، مسخرگی کردن. تهکم. تماجن. (از المصادر زوزنی)
لغت نامه دهخدا
مسخرگی
استهزاء، بذله گوئی، لودگی
تصویری از مسخرگی
تصویر مسخرگی
فرهنگ لغت هوشیار
مسخرگی
((مَ خَ رِ))
مسخره بودن، شوخی، استهزاء
تصویری از مسخرگی
تصویر مسخرگی
فرهنگ فارسی معین
مسخرگی
دلقک بازی، شوخی، لودگی، مزاح، استهزا، سخریه
فرهنگ واژه مترادف متضاد
مسخرگی
السّخريّة
تصویری از مسخرگی
تصویر مسخرگی
دیکشنری فارسی به عربی
مسخرگی
Ridiculousness
تصویری از مسخرگی
تصویر مسخرگی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
مسخرگی
(FR) ridicule
تصویری از مسخرگی
تصویر مسخرگی
دیکشنری فارسی به فرانسوی
مسخرگی
нелепость
تصویری از مسخرگی
تصویر مسخرگی
دیکشنری فارسی به روسی
مسخرگی
بے وقوفی
تصویری از مسخرگی
تصویر مسخرگی
دیکشنری فارسی به اردو
مسخرگی
(PT) ridículo
تصویری از مسخرگی
تصویر مسخرگی
دیکشنری فارسی به پرتغالی
مسخرگی
(DE) Lächerlichkeit
تصویری از مسخرگی
تصویر مسخرگی
دیکشنری فارسی به آلمانی
مسخرگی
(PL) absurd
تصویری از مسخرگی
تصویر مسخرگی
دیکشنری فارسی به لهستانی
مسخرگی
ความไร้สาระ
تصویری از مسخرگی
تصویر مسخرگی
دیکشنری فارسی به تایلندی
مسخرگی
হাস্যকরতা
تصویری از مسخرگی
تصویر مسخرگی
دیکشنری فارسی به بنگالی
مسخرگی
абсурд
تصویری از مسخرگی
تصویر مسخرگی
دیکشنری فارسی به اوکراینی
مسخرگی
(SW) kijinga
تصویری از مسخرگی
تصویر مسخرگی
دیکشنری فارسی به سواحیلی
مسخرگی
馬鹿げたこと
تصویری از مسخرگی
تصویر مسخرگی
دیکشنری فارسی به ژاپنی
مسخرگی
荒谬
تصویری از مسخرگی
تصویر مسخرگی
دیکشنری فارسی به چینی
مسخرگی
어리석음
تصویری از مسخرگی
تصویر مسخرگی
دیکشنری فارسی به کره ای
مسخرگی
(TR) saçmalık
تصویری از مسخرگی
تصویر مسخرگی
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
مسخرگی
(ID) kebodohan
تصویری از مسخرگی
تصویر مسخرگی
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
مسخرگی
बेतुकी
تصویری از مسخرگی
تصویر مسخرگی
دیکشنری فارسی به هندی
مسخرگی
(IT) assurdità
تصویری از مسخرگی
تصویر مسخرگی
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
مسخرگی
(ES) ridicule
تصویری از مسخرگی
تصویر مسخرگی
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
مسخرگی
(NL) belachelijkheid
تصویری از مسخرگی
تصویر مسخرگی
دیکشنری فارسی به هلندی
مسخرگی
שטות
تصویری از مسخرگی
تصویر مسخرگی
دیکشنری فارسی به عبری

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مسترخی
تصویر مسترخی
سست و نرم، فروهشته
فرهنگ فارسی عمید
(مَ خَ رَ / رِ)
جمع واژۀ مسخره. رجوع به مسخره شود: عنصری را هزار درم دادند و مطربان و مسخرگان را سی هزار درم. (تاریخ بیهقی ص 276). زبان به قدح و طعن خلیفه دراز کردند که او دوست مطربان و مسخرگان است. (رشیدی). بفرمود تا همه مطربان و مسخرگان و هزالان... از سرای خلافت بیرون کنند. (مجمل التواریخ و القصص)
لغت نامه دهخدا
(مَ خَ)
به لغت اهالی مراکش. آنانکه فرامین سلطنتی را از جایی به جایی حمل می کنند. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(مَ / مِ مَ)
میخ ساز. میخ فروش. (از دزی ج 2 ص 593)
لغت نامه دهخدا
(مُ سَخْ خَ)
جمع واژۀ مسخّره. رجوع به مسخر شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از مسترخی
تصویر مسترخی
فرو هشته سست سست ونرم شونده، سست ونرم فروهشته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مسترخی
تصویر مسترخی
((مُ تَ خا))
سست و نرم شونده، سست و نرم، فروهشته
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مسترفی
تصویر مسترفی
((مُ تَ))
سست و نرم شونده، فروهشته، سست و نرم
فرهنگ فارسی معین