- مستفاض(مُ تَ)
نعت مفعولی از استفاضه. پراکنده و منتشر و آشکار و هویدا. (ناظم الاطباء). پخش شده. چون حدیث و گفتارپخش شده. (از اقرب الموارد). رجوع به استفاضه شود.
- حدیث مستفاض، یا حدیث مستفاض فیه، سخن فاش و پراکنده. (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب). حدیث مستفیض. و رجوع به مستفیض شود
- حدیث مستفاض، یا حدیث مستفاض فیه، سخن فاش و پراکنده. (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب). حدیث مستفیض. و رجوع به مستفیض شود
