- مستطیل
- دراز، طویل، چیزی که طولش بیشتر از عرضش باشد
معنی مستطیل - جستجوی لغت در جدول جو
- مستطیل ((مُ تَ))
- دراز، طولانی، شکل چهارگوشی که طول آن بزرگتر از عرض باشد
- مستطیل
- شکل متوازی الاضلاع که هر یک از زوایای آن برابر با یک قائمه باشد، شکل چهارگوشه که دو ضلع آن بلندتر از دو ضلع دیگر باشد، مربع مستطیل
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
توانگر، کسی که استطاعت و توانایی دارد
محال، نابودنی، امری که محال و غیر ممکن به نظر آید، از حال خود برگشته، تغییر شکل یافته، جسمی که تبدیل به جسم دیگر شده باشد، مکار، حیله گر
ترفند گر، ناشدنی، دیسنده، یاوه، فرساینده، ور تیشنده (تبدیل شونده) امری که محال و ناممکن باشد، جسمی که تبدیل بجسم دیگر شده مانند سگی که در نمکزارافتاده و تبدیل بنمک شود تبدیل شونده از حالی بحالی درآینده، مستهلک: امن دروی مستحیل و عدل دروی ناپدید کام دروی ناروا صحت دراو ناپایدار. (جمال الدین عبدالرزاق)، سخن بی سروته
گرد زننده دور چیزی گردنده گرد گردنده
توانگر
درخشان، منتشر
پاکیزه شونده پاک گردنده، پاک منزه
پراکنده، منتشر
Rectangularity
Rectangular
retangularidade
retangular
Rechteckigkeit
rechteckig
prostokątność
prostokątny
прямоугольность
прямоугольный
прямокутність
прямокутний
rechthoekigheid
rechthoekig
rectangularidad
rectangular
rectangularité
rectangulaire
rettangolarità