نعت مفعولی ازاستطابه. خوش آمده و پاک آمده و لذیذ. (غیاث) (آنندراج). خوش و نیکو و پسندیده و شایسته و خوش آیند. (ناظم الاطباء). پاکیزه. رجوع به استطابه شود: خیک اشکم گو بدر از موج آب گر بمیرم هست مرگم مستطاب. مولوی (مثنوی). گرقضا افکند ما را در عذاب کی رود آن طبع و خوی مستطاب. مولوی (مثنوی). - جناب مستطاب...، از القاب و عناوین بزرگان که در مخاطبه یا مکاتبه به کار بردندی. ، خوشبوی. (یادداشت مرحوم دهخدا) ، مهربان. (ناظم الاطباء)
نعت مفعولی ازاستطابه. خوش آمده و پاک آمده و لذیذ. (غیاث) (آنندراج). خوش و نیکو و پسندیده و شایسته و خوش آیند. (ناظم الاطباء). پاکیزه. رجوع به استطابه شود: خیک اشکم گو بدر از موج آب گر بمیرم هست مرگم مستطاب. مولوی (مثنوی). گرقضا افکند ما را در عذاب کی رود آن طبع و خوی مستطاب. مولوی (مثنوی). - جناب مستطاب...، از القاب و عناوین بزرگان که در مخاطبه یا مکاتبه به کار بردندی. ، خوشبوی. (یادداشت مرحوم دهخدا) ، مهربان. (ناظم الاطباء)