نعت فاعلی از استشراف. ستم کننده در حق کسی، چشم بردارنده برای نگریستن در چیزی. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، مرتفع. (اقرب الموارد). افراشته و راست و بلند. (ناظم الاطباء)
نعت فاعلی از استشراف. ستم کننده در حق کسی، چشم بردارنده برای نگریستن در چیزی. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، مرتفع. (اقرب الموارد). افراشته و راست و بلند. (ناظم الاطباء)
نعت مفعولی از استطراف. آنکه خانه زاد و از نتایج صاحب خود نباشد. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، هر گیاه که هنوز در غلاف خود باشد، مال نو، مستطرف الایام، اول زمانه: فعلته فی مستطرف الایام. (منتهی الارب) ، طرفه و نوشمرده، نویافته و پیداکرده. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، خوش و شگفت دیده. (منتهی الارب). رجوع به استطراف شود
نعت مفعولی از استطراف. آنکه خانه زاد و از نتایج صاحب خود نباشد. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، هر گیاه که هنوز در غلاف خود باشد، مال نو، مستطرف الایام، اول زمانه: فعلته فی مستطرف الایام. (منتهی الارب) ، طرفه و نوشمرده، نویافته و پیداکرده. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، خوش و شگفت دیده. (منتهی الارب). رجوع به استطراف شود
بزرگ و بزرگ منش. (آنندراج). تعظیم شده و توقیرشده. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، متکبر و مغرور. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون) ، گشاده دست و خوبروی. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون). و رجوع به تشرف شود
بزرگ و بزرگ منش. (آنندراج). تعظیم شده و توقیرشده. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، متکبر و مغرور. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون) ، گشاده دست و خوبروی. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون). و رجوع به تشرف شود
نعت فاعلی از استشراء. امور بزرگ و دشوار. (منتهی الارب). اموری که عظیم و سترگ شده باشند. (اقرب الموارد) ، ستیهنده. (منتهی الارب). لجاجت کننده و استقامت کننده در امری یا در حرکت. (اقرب الموارد). رجوع به استشراء شود
نعت فاعلی از استشراء. امور بزرگ و دشوار. (منتهی الارب). اموری که عظیم و سترگ شده باشند. (اقرب الموارد) ، ستیهنده. (منتهی الارب). لجاجت کننده و استقامت کننده در امری یا در حرکت. (اقرب الموارد). رجوع به استشراء شود
نعت فاعلی از استطراف. آنکه نو می شمارد چیزی را. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) ، آنکه از نو پیدا می کند. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب). رجوع به استطراف شود
نعت فاعلی از استطراف. آنکه نو می شمارد چیزی را. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) ، آنکه از نو پیدا می کند. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب). رجوع به استطراف شود