نعت فاعلی از مصدر استجهال. نادان شمرنده. (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، سبک دارنده و استخفاف کننده. (آنندراج) (اقرب الموارد) ، باد جنبانندۀ شاخ. (آنندراج) (منتهی الارب). رجوع به استجهال شود
نعت فاعلی از مصدر استجهال. نادان شمرنده. (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، سبک دارنده و استخفاف کننده. (آنندراج) (اقرب الموارد) ، باد جنبانندۀ شاخ. (آنندراج) (منتهی الارب). رجوع به استجهال شود
نعت فاعلی از استبعال. نخل مستبعل و مکان مستبعل، خرمابن و مکان که بعل شده باشد. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به بعل شود، شوهرشونده. (منتهی الارب). مردی که شوهر زنی شود. (اقرب الموارد). رجوع به استبعال شود
نعت فاعلی از استبعال. نخل مستبعل و مکان مستبعل، خرمابن و مکان که بعل شده باشد. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به بعل شود، شوهرشونده. (منتهی الارب). مردی که شوهر زنی شود. (اقرب الموارد). رجوع به استبعال شود
مستجده در فارسی مونث مستجد: نو سازی شده نو گشته مونث مستجد (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) : مکتوب که بر اهالی دیار بکر نوشته است در باب حفر نهر مستجده... مونث مستجد
مستجده در فارسی مونث مستجد: نو سازی شده نو گشته مونث مستجد (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) : مکتوب که بر اهالی دیار بکر نوشته است در باب حفر نهر مستجده... مونث مستجد