جدول جو
جدول جو

معنی مزاحم - جستجوی لغت در جدول جو

مزاحم
دست و پا گیر
تصویری از مزاحم
تصویر مزاحم
فرهنگ واژه فارسی سره
مزاحم
کسی یا چیزی که باعث زحمت دیگری می شود، رنج رساننده
تصویری از مزاحم
تصویر مزاحم
فرهنگ فارسی عمید
مزاحم
زحمت رساننده، مانع و بازدارنده
تصویری از مزاحم
تصویر مزاحم
فرهنگ لغت هوشیار
مزاحم
((مُ حِ))
باعث زحمت، آزار دهنده
تصویری از مزاحم
تصویر مزاحم
فرهنگ فارسی معین
مزاحم
Obtrusive, Troublesome
تصویری از مزاحم
تصویر مزاحم
دیکشنری فارسی به انگلیسی
مزاحم
intrusivo, problemático
دیکشنری فارسی به پرتغالی
مزاحم
aufdringlich, lästig
دیکشنری فارسی به آلمانی
مزاحم
natrętny, kłopotliwy
دیکشنری فارسی به لهستانی
مزاحم
навязчивый , беспокойный
دیکشنری فارسی به روسی
مزاحم
нав'язливий , проблемний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
مزاحم
opdringerig, hinderlijk
دیکشنری فارسی به هلندی
مزاحم
entrometido, molesto
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
مزاحم
intrusif, ennuyeux
دیکشنری فارسی به فرانسوی
مزاحم
invadente, fastidioso
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
مزاحم
दखल देने वाला , परेशान करनेवाला
دیکشنری فارسی به هندی
مزاحم
দৃষ্টি আকর্ষণকারী , ঝামেলাযুক্ত
دیکشنری فارسی به بنگالی
مزاحم
mengganggu
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
مزاحم
rahatsız edici, sorunlu
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
مزاحم
주제넘은 , 성가신
دیکشنری فارسی به کره ای
مزاحم
冒失的 , 麻烦的
دیکشنری فارسی به چینی
مزاحم
押し付けがましい , 面倒な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
مزاحم
חוֹצְפָּנִי , מפריע
دیکشنری فارسی به عبری
مزاحم
kero, shida
دیکشنری فارسی به سواحیلی
مزاحم
ก้าวก่าย , เป็นภาระ
دیکشنری فارسی به تایلندی
مزاحم
مزعجٌ , متعسّرٌ
دیکشنری فارسی به عربی
مزاحم
مداخلت کرنے والا , پریشانی
دیکشنری فارسی به اردو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مزاحمت
تصویر مزاحمت
دست و پا گیری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مزاحمت
تصویر مزاحمت
تنگ گرفتن بر کسی، اذیت کردن، انبوهی کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مزاحمه
تصویر مزاحمه
مزاحمت در فارسی: رنج، رنج رساندن درد سر دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مزاحمت
تصویر مزاحمت
ممانعت و تعویض و معاوضه و بازداشتگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مزاحمت
تصویر مزاحمت
((مُ حَ مَ))
زحمت دادن، انبوهی کردن و تنگ گرفتن بر کسی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مزاحمت
تصویر مزاحمت
Intrusiveness, Ludicrousness, Nuisance, Obtrusiveness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
intrusividade, ridículo, incômodo, intromissão
دیکشنری فارسی به پرتغالی
Aufdringlichkeit, Lächerlichkeit, Belästigung
دیکشنری فارسی به آلمانی
natarczywość, niedorzeczność, uciążliwość, natrętność
دیکشنری فارسی به لهستانی