معنی مزاحمت مزاحمت ((مُ حَ مَ)) زحمت دادن، انبوهی کردن و تنگ گرفتن بر کسی زحمت دادن، انبوهی کردن و تنگ گرفتن بر کسی تصویر مزاحمت فرهنگ فارسی معین