معنی مزاحم
مزاحم
((مُ حِ))
باعث زحمت، آزار دهنده
تصویر مزاحم
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با مزاحم
مزاحم
مزاحم
دست و پا گیر
فرهنگ واژه فارسی سره
مزاحم
مزاحم
کسی یا چیزی که باعث زحمت دیگری می شود، رنج رساننده
فرهنگ فارسی عمید
مزاحم
مزاحم
زحمت رساننده، مانع و بازدارنده
فرهنگ لغت هوشیار
مزاحم
مزاحم
Obtrusive, Troublesome
دیکشنری فارسی به انگلیسی
مزاحم
مزاحم
intrusivo, problemático
دیکشنری فارسی به پرتغالی
مزاحم
مزاحم
aufdringlich, lästig
دیکشنری فارسی به آلمانی
مزاحم
مزاحم
natrętny, kłopotliwy
دیکشنری فارسی به لهستانی
مزاحم
مزاحم
навязчивый , беспокойный
دیکشنری فارسی به روسی
مزاحم
مزاحم
нав'язливий , проблемний
دیکشنری فارسی به اوکراینی