جدول جو
جدول جو

معنی مرغینانی - جستجوی لغت در جدول جو

مرغینانی(مَ)
منسوب به مرغینان که از شهرهای ماوراءالنهر است. رجوع به مرغینان شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مرغدانی
تصویر مرغدانی
جای نگه داری مرغان خانگی
فرهنگ فارسی عمید
(مَ)
شهری است به ماوراءالنهر و مشهورترین بلاد از نواحی فرغانه است. (از منتهی الارب) (از انجمن آرا) (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(اِ)
منسوب به ارغیان و رجوع به ابوالفتح سهل بن احمد بن علی ارغیانی و انساب سمعانی و معجم البلدان و ابن خلکان و روضات الجنات ص 325 شود، نرمی کردن با کسی. (منتهی الأرب) (تاج المصادر بیهقی). نرمی و مهاونه: در باب ارفاق و مجانبت از ارهاق او وصیت رفته بود. (ترجمه تاریخ یمینی ص 345) ، نفع کردن. (تاج المصادر بیهقی)
لغت نامه دهخدا
(تُ)
دهی از دهستان جوخواه بخش طبس است که در شهرستان فردوس و 17هزارگزی شمال باختری طبس، بر سر راه شوسۀ عمومی طبس به یزد قرار دارد. جلگه ای گرمسیر است و 159 تن سکنه دارد. آب آن ازقنات و محصول آن غله و خرما و گاورس و پنبه است و راه ماشین رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(مُ)
مرغدان. جای مرغ. لانۀ مرغان خانگی. تکند، کنایه از خانه یا اطاقی خرد و تاریک و مرطوب. (یادداشت مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
منسوب به مرغیون که از قرای بخارا است. (از الانساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
قسمی عود بخور است. (یادداشت مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
منسوب است به مزینان که شهری است در خراسان. (از الانساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
ابوسعد اسعد بن محمد المزینانی. منسوب به مزینان یکی ازارباع بیهق. ادیبی فاضل و مخرج بود و اشعاری از او به عربی درباره امام محمد بن حمویه در تاریخ بیهق مذکور است. (از تاریخ بیهق ص 39 و ص 228) :
چونین قصیده گفت مزینانی ادیب
اندر حق امیر سماعیل گیلکی.
سوزنی.
هست این جواب شعر مزینانی آنکه گفت
یارب چه دلربای و فریبنده کودکی.
سوزنی
لغت نامه دهخدا
(مَ رَ)
مرغی ها. مرقیان. فرقه ای مقیم نواحی مجاور الموت گویند مزدکی اصل اند
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ نِ مَ)
ابن ظهیرالدین علی بن عبدالعزیز بن عبدالرزاق، مکنی به ابوالمحاسن فقیه حنفی. درگذشتۀ 219 هجری قمری او راست: ’اقضیه الرسول’ و ’الشروط’. (هدیه العارفین ج 1 ص 280)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِمَ)
ابن (ابی بکر) محمد بن عبدالجلیل مرغینانی. مکنی به ابوالحسن و ملقب به برهان الدین. وی از فقهای بزرگ قرن ششم هجری قمری و از مردم ’مرغینان’ بود و آن شهری است به ماوراءالنهر. وی در طلب حدیث به اماکن بسیاری رفت و از جمله شاگردان او شمس الائمۀ کردری و امام برهان الاسلام هستند. او در سال 555 هجری قمری درگذشت. او راست: البدایه و الکفایه و الهدایه، در فقه حنفی. (از تاج العروس). و رجوع به منتهی الارب شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ مَ)
ابن أبی بکر بن عبدالجلیل فرغانی مرغینانی حنفی. ملقب به برهان الدین و مکنی به ابوالحسن. فقیه و عالم فرایض و محدث و حافظ و مفسر بود و به سال 593 هجری قمری درگذشت. او راست: 1- بدایهالمبتدی. 2- التجنیس والمزید. 3- شرح الجامع الکبیر شیبانی. 4- مختارالفتاوی. که همگی آنها در فروع فقه حنفی است. (از معجم المؤلفین). صاحب معجم المؤلفین به مآخذ ذیل نیز اشاره کرده است: کشف الظنون ص 227 و 1830 و... هدیه العارفین ج 1 ص 702. ایضاح المکنون ج 2 ص 570. الاعلام زرکلی ج 5 ص 73. الجواهر المضیئه ج 1 ص 383. الفوائد البهیه ص 141. طبقات الفقهاء طاش کبری ص 98. تاج التراجم ابن قطلوبغا ص 31. سیرالنبلاء ذهبی ج 13 ص 53. طبقات الحنفیه ص 25. فهرس المؤلفین بالظاهریه. تراجم الاعاجم ص 152
ابن عبدالعزیز بن عبدالرزاق مرغینانی. ملقب به ظهیرالدین. فقیه متوفی در سال 506 هجری قمری او راست: 1- فتاوی. 2- فوائد. 3- مناقب الامام الاعظم. (از معجم المؤلفین از کشف الظنون ص 137 و الفوائدالبهیۀ لکنوی ص 121 و هدیه العارفین ج 1 ص 694)
لغت نامه دهخدا
(فَ)
علی بن ابی بکر بن عبدالجلیل الفرغانی المرغینانی. از مردم مرغینان فرغانه و از اکابر فقهای حنفی بود. مردی حافظ، مفسر، محقق و ادیب و از مجتهدان بود. او راست: 1- الهدایه فی شرح البدایه دردو مجلد در باب فقه. 2- المنتقی. 3- الفرائض. 4- التجنیس و المزید که رسالۀ دیگری است در فقه. 5- مناسک الحج. 6- مختارات النوازل. تولد مرغینانی به سال 530ه. ق. / 1135 میلادی و مرگ او به سال 593 ه. ق. / 1196 میلادی بود. (الاعلام زرکلی ج 2 ص 660). مؤلف معجم المطبوعات کتاب دیگری به نام بدایهالمبتدی در فقه حنفی به او نسبت داده و وی را به لقب شیخ الاسلام و برهان الدین خوانده است. (از معجم المطبوعات ج 2 ستون 1739)
لغت نامه دهخدا
ابن احمد بن عبدالعزیز بن عمر بن مزۀ بخارائی مرغینانی (از ماوراءالنهر) ، مکنی به برهان الدین (551 هجری قمری 616 هجری قمری). ازبزرگان فقهای مذهب حنفی است و ابن کمال پاشا وی را ازمجتهدین فقها دانسته است و خاندان وی به علم و دانش شهرت داشته اند. او راست: ذخیره الفتاوی و تتمه الفتاوی والواقعات و غیره. (از الاعلام زرکلی ج 3 ص 1009)
لغت نامه دهخدا