بانگ. (مهذب الاسماء). صوت یا الشدید الصوت. (از متن اللغه). آواز سخت. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). نیز رجوع به مرزج شود، چوب دوشاخه ای که بدان تاک رز را از زمین برگیرند. (ناظم الاطباء). رجوع به مرزح و مرزحه شود
بانگ. (مهذب الاسماء). صوت یا الشدید الصوت. (از متن اللغه). آواز سخت. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). نیز رجوع به مرزج شود، چوب دوشاخه ای که بدان تاک رز را از زمین برگیرند. (ناظم الاطباء). رجوع به مِرزح و مِرزحه شود
چوب دوشاخه ای که تاک رز را به وی برگیرند از زمین. (منتهی الارب). چوبی که بدان شاخ مو را از زمین بلند کنند. (از اقرب الموارد) (از متن اللغه). مرزحه. (متن اللغه). آن چوب که زیر رز نهند. (مهذب الاسماء). ج، مرازح، صوت. (متن اللغه). آواز سخت یا آن که سخت نباشد. (منتهی الارب). رجوع به مرزیح شود
چوب دوشاخه ای که تاک رز را به وی برگیرند از زمین. (منتهی الارب). چوبی که بدان شاخ مو را از زمین بلند کنند. (از اقرب الموارد) (از متن اللغه). مرزحه. (متن اللغه). آن چوب که زیر رز نهند. (مهذب الاسماء). ج، مرازح، صوت. (متن اللغه). آواز سخت یا آن که سخت نباشد. (منتهی الارب). رجوع به مرزیح شود