معنی مرزح مرزح پارسی تازی گشته مرزو زمینی که برای کشت هموار و آماده کرده اند پارسی تازی گشته مرزو زمینی که برای کشت هموار و آماده کرده اند تصویر مرزح فرهنگ لغت هوشیار