نام مردی است که حصارسنگویه کرده است در هندوستان و ستونهایش هریک یک پاره است و هر ستون به هزار مرد بر نتوان و به دو کس کرده اند مردی و زنی، (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 404)، نام مردی است که عمارت سنگویه را در هندوستان به همراهی زنی مازینه نام ساخت، (برهان)، نام مردی بوده که حصار سنگویه را او و زن او مازینه در هندوستان ساخته اند و ستونهایش یک پاره است، (آنندراج) : به هندوستان نام آن هردو تن بود مازنین مرد و مازینه زن، اسدی (بنقل لغت فرس چ اقبال ص 404)
نام مردی است که حصارسنگویه کرده است در هندوستان و ستونهایش هریک یک پاره است و هر ستون به هزار مرد بر نتوان و به دو کس کرده اند مردی و زنی، (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 404)، نام مردی است که عمارت سنگویه را در هندوستان به همراهی زنی مازینه نام ساخت، (برهان)، نام مردی بوده که حصار سنگویه را او و زن او مازینه در هندوستان ساخته اند و ستونهایش یک پاره است، (آنندراج) : به هندوستان نام آن هردو تن بود مازنین مرد و مازینه زن، اسدی (بنقل لغت فرس چ اقبال ص 404)
دهی است از دهستان گرمی بخش ترک شهرستان میانه، در یکهزارگزی جنوب شرقی بخش و 4 هزارگزی راه خلخال به میانه در منطقۀ کوهستانی معتدل واقع و دارای 208 تن سکنه است. آبش از چشمه و محصولش غلات و حبوبات و شغل مردمش زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان گرمی بخش ترک شهرستان میانه، در یکهزارگزی جنوب شرقی بخش و 4 هزارگزی راه خلخال به میانه در منطقۀ کوهستانی معتدل واقع و دارای 208 تن سکنه است. آبش از چشمه و محصولش غلات و حبوبات و شغل مردمش زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
شخصی که در سفر بالای استریا شتر نشیند اعم از اینکه مرد باشد یا زن. (آنندراج). مسافری که بر بالای بار ستور یا ارابه نشیند. مسافری که بر ستوری اجیر یا کشتی یا راه آهن و اتومبیل کرایه و امثال آن باشد. (یادداشت مؤلف) : در گلشنی که حسن تو محمل سوار شد گل سرنشین قافلۀ نوبهار شد. محسن تأثیر (از آنندراج)
شخصی که در سفر بالای استریا شتر نشیند اعم از اینکه مرد باشد یا زن. (آنندراج). مسافری که بر بالای بار ستور یا ارابه نشیند. مسافری که بر ستوری اجیر یا کشتی یا راه آهن و اتومبیل کرایه و امثال آن باشد. (یادداشت مؤلف) : در گلشنی که حسن تو محمل سوار شد گل سرنشین قافلۀ نوبهار شد. محسن تأثیر (از آنندراج)
به معنی رزفین. (از شعوری ج 2 ص 19). آنچه بدان در را بندند. (ناظم الاطباء) : سخن زن را مؤثر چون نباشد شود شوهر چو رزنین بر در خود. ؟ (از شعوری ج 2 ص 19). و رجوع به رزفین و زرفین شود، کلید. (ناظم الاطباء). و رجوع به رزفین شود
به معنی رزفین. (از شعوری ج 2 ص 19). آنچه بدان در را بندند. (ناظم الاطباء) : سخن زن را مؤثر چون نباشد شود شوهر چو رزنین بر در خود. ؟ (از شعوری ج 2 ص 19). و رجوع به رزفین و زرفین شود، کلید. (ناظم الاطباء). و رجوع به رزفین شود
چارزانو نشین، چرا که طور نشستن امرا و سلاطین است. (غیاث اللغات) (آنندراج). آنکه چهارزانو نشیند. کنایه از مهتر و بزرگ قوم: به تربیع و تثلیث گوهرفشان مربعنشین و مثلث نشان. نظامی. ، معشوق. نگار. شاهد. (ناظم الاطباء). - شاه مربعنشین، کنایه از کعبه است. (فرهنگ فارسی معین) : خانه خدایش خداست لاجرمش نام هست شاه مربعنشین، تازی رومی خطاب. خاقانی (فرهنگ فارسی معین)
چارزانو نشین، چرا که طور نشستن امرا و سلاطین است. (غیاث اللغات) (آنندراج). آنکه چهارزانو نشیند. کنایه از مهتر و بزرگ قوم: به تربیع و تثلیث گوهرفشان مربعنشین و مثلث نشان. نظامی. ، معشوق. نگار. شاهد. (ناظم الاطباء). - شاه مربعنشین، کنایه از کعبه است. (فرهنگ فارسی معین) : خانه خدایش خداست لاجرمش نام هست شاه مربعنشین، تازی رومی خطاب. خاقانی (فرهنگ فارسی معین)
مروونژین. م-روونژین ها. نخستین سلسلۀ سلاطین کشور فرانسه اندکه از اواخر قرن پنجم تا اواسط قرن هشتم میلادی بر این کشور فرمانروئی داشتند. اولین پادشاه این سلسله موسوم به کلودیون از سال 428 تا 448 میلادی و آخرین فرد سلسله موسوم به شیلدریک تا سال 751 میلادی سلطنت کرد
مروونژین. م-روونژین ها. نخستین سلسلۀ سلاطین کشور فرانسه اندکه از اواخر قرن پنجم تا اواسط قرن هشتم میلادی بر این کشور فرمانروئی داشتند. اولین پادشاه این سلسله موسوم به کلودیون از سال 428 تا 448 میلادی و آخرین فرد سلسله موسوم به شیلدریک تا سال 751 میلادی سلطنت کرد
دهی است جزء دهستان رحیم آباد بخش رودسر شهرستان لاهیجان که در 13 هزارگزی جنوب رودسر و یک هزار و پانصدگزی رحیم آباد در کوهستان قرار دارد. سرزمینی است سردسیر با 300 تن جمعیت. آبش از چشمه، محصولش: لبنیات، شغل مردمش گله داری و راهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
دهی است جزء دهستان رحیم آباد بخش رودسر شهرستان لاهیجان که در 13 هزارگزی جنوب رودسر و یک هزار و پانصدگزی رحیم آباد در کوهستان قرار دارد. سرزمینی است سردسیر با 300 تن جمعیت. آبش از چشمه، محصولش: لبنیات، شغل مردمش گله داری و راهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)