- مردانه
- منسوب و مربوط به مردان: حمام مردانه، دلیر شجاع: و اگر مردی را فرستد که دلیر بود و مردانه و آداب سواری نیک داند و مبارز بود سخت صواب باشد، مانند مردان، شجاعانه: ای باخته گوی هنر وساخته تدبیر ای تاخته شاهانه و مردانه ببغداد. (معزی)
معنی مردانه - جستجوی لغت در جدول جو
- مردانه ((مَ نِ))
- منسوب و مربوطه به مردان، مانند مردان، شجاعانه، دلاورانه
- مردانه
- مربوط به مردان، کنایه از از روی دلیری، شجاعانه، کنایه از بزرگ، تنومند، کنایه از برتر، کنایه از شجاع
- مردانه
- Macho, Male
- مردانه
- machista, masculino
- مردانه
- macho, männlich
- مردانه
- macho, męski
- مردانه
- мужской
- مردانه
- чоловічий
- مردانه
- macho, mannelijk
- مردانه
- machista, masculino
- مردانه
- macho, masculin
- مردانه
- macho, maschile
- مردانه
- माचो , पुरुष
- مردانه
- macho, laki-laki
- مردانه
- maço, erkek
- مردانه
- 마초 , 남성의
- مردانه
- מאצ'ו , גברי
- مردانه
- 男人味的 , 男性的
- مردانه
- マッチョ , 男性的
- مردانه
- shabaha ya kiume, wa kiume
- مردانه
- มาช่า , ผู้ชาย
- مردانه
- পুরুষালি , পুরুষ
- مردانه
- مردانہ
- مردانه
- رجليٌّ
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مروارید بزرگ و گرانبها که به تنهایی درون صدف را پر کرده باشد، کنایه از فرزند عزیز
جنس نرینه از انسان
به روش مریدان، همچون مرید
جدی، از روی جد، به طور جدی
تخم مرغ، جسمی مغذی تقریباً بیضوی با پوستی نسبتاً محکم که در شکم مرغ خانگی تولید می شود، خاگ، آستینه، آسینه
حلقه ای آهنی که بدان چیز ها آویزند، چرخ سنگین چدنی است که محکم به میل لنگ پیچ و مهره شده. عمل عمده گردانه تنظیم ضربان نامرتب پیستونهاست. از محیط گردانه گاهی بعنوان باد بزن برای سرد گردن موتور استفاده کنند ولی امروزه از محیط آن که دندانه دار است بیشتر برای راه انداختن موتور بوسیله سلف استفاده میشود استفاده دیگری که از صفحه گردانه میشود استعمال آن بعنوان یکی از صفحات کلاچ است