جدول جو
جدول جو

معنی مردآسا - جستجوی لغت در جدول جو

مردآسا
مانند مرد، دلیر، دلاور
تصویری از مردآسا
تصویر مردآسا
فرهنگ فارسی عمید
مردآسا
مانندمرد دلیر: ... و گفت: عرض خدا بر پشت ما ایستاده بود ای جوانمردان، نیرو کنید و مردآسا باشید که بارگرانست
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مهرآسا
تصویر مهرآسا
(دخترانه)
مانند خورشید
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از رندآسا
تصویر رندآسا
رند مانند مانند رندان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بدرآسا
تصویر بدرآسا
روشن، تابان و زیبا مانند ماه شب چهارده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رعدآسا
تصویر رعدآسا
رعدمانند، همچون رعد مانند رعد مثلاً بانگ رعدآسا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مردمسار
تصویر مردمسار
مانند انسان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رعدآسا
تصویر رعدآسا
مانند رعد، همچون تندر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دودآسا
تصویر دودآسا
مانند دود، شبیه دود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رعدآسا
تصویر رعدآسا
Thundering, Thunderous
دیکشنری فارسی به انگلیسی
गर्जनशील
دیکشنری فارسی به هندی
বজ্রপাত
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از مرداس
تصویر مرداس
(پسرانه)
مرد آسمانی، نام پادشاهی پرهیزکار و بخشنده از دشت سواران و نیزه گزار و پدر ضحاک که مرد نیکی بود و بدست پسرش کشته شد
فرهنگ نامهای ایرانی
گونه ای تره که آن را کراث ابوشوشه وگندنای شامی و کراث شامی و قفلوت نیز گویند
فرهنگ لغت هوشیار
سنگ کوب، سنگ چاه آزمای، غلتک زمینکوب، سر سر راس، سنگ کوب، سنگی که به ته چاه اندازند تا از آوای آن بدانند آب دارد یا نه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرداس
تصویر مرداس
((مَ))
سر، رأس، سنگ کوب، سنگی که به ته چاه اندازند تا معلوم شود که آب دارد یا نه
فرهنگ فارسی معین