جدول جو
جدول جو

معنی مرحله - جستجوی لغت در جدول جو

مرحله
گامه
تصویری از مرحله
تصویر مرحله
فرهنگ واژه فارسی سره
مرحله
جای فرود آمدن، منزل، جای کوچ کردن، مسافتی که مسافر در یک روز طی کند
تصویری از مرحله
تصویر مرحله
فرهنگ فارسی عمید
مرحله
منزلی که از آنجا بار می بندند و حرکت می کنند، کوچگاه، منزلگاه
تصویری از مرحله
تصویر مرحله
فرهنگ لغت هوشیار
مرحله
((مَ حَ لَ یا لِ))
منزل، منزلگاه
تصویری از مرحله
تصویر مرحله
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مرسله
تصویر مرسله
گردن بند بلندی که روی سینه بیفتد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مرسله
تصویر مرسله
ارسال شده، فرستنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرحمه
تصویر مرحمه
مرحمت در فارسی مهربانی نواخت، بخشایش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرفله
تصویر مرفله
مونث مرفل جمع مرفلات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مکحله
تصویر مکحله
سرمه دان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منحله
تصویر منحله
منحله در فارسی مونث منحل: بر چیده مونث منحل: (شرکت منحله) توضیح در فارسی گاه بدون مراعات تذکیر و تانیث آید: (حزب منحله)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرسله
تصویر مرسله
((مُ سَ لِ))
فرستاده شده، گوشواره
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مکحله
تصویر مکحله
((مُ حُ لِ))
سرمه دان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مکحله
تصویر مکحله
میلۀ سرمه کشی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از محله
تصویر محله
کوی، برزن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رحله
تصویر رحله
به جهان دگر رفتن جان سپردن، فراروی (کوچیدن)، گشتنامه (سیاحتنامه)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محله
تصویر محله
قسمتی از شهر با چندین خیابان، کوچه و مغازه، کوی، برزن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از محله
تصویر محله
کوی، برزن، قسمتی از قسمتهای شهری یا قریه ای
فرهنگ لغت هوشیار
رفتگاه فرودگاه سرای آنجا که کوچ کنند مسکن: در نیم شبی که محل سلطان عقل مرحل شیطان جهل گشته بود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محله
تصویر محله
((مَ حَ لِّ))
جای فرود آمدن، قسمتی از شهر، کوی، برزن، جمع محلات
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مرحل
تصویر مرحل
((مَ حَ))
آنجا که کوچ کنند، مسکن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رحله
تصویر رحله
سفرنامه، رحل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از محله
تصویر محله
Neighborhood
دیکشنری فارسی به انگلیسی
मोहल्ला
دیکشنری فارسی به هندی